تا جهان کتاب

تا جهان کتاب

تا جهان کتاب

گزیدۀ ادواری‌های کتاب‌شناخت

1215تا 1374

سیّد فرید قاسمی

 

 

 

ستایش، نکوهش و سنجش کتاب‌ها عُمری به بلندای حیات آثار دارد. تَقریظ‌نگاری، تعریض‌گری و نقادی را در شکل‌های گوناگون از حضوری/ چهره به چهره تا رسانه‌های چاپی، برقی و شارژی دیده‌ایم.

حدود دو دهه پیش از انتشار مطبوعات ادواری/1252 ق، کتاب به زبان فارسی/ 1233 ق در ایران منتشر شد.

اعلان کتاب نیز تقریباً پیشینه‌ای به درازای نشر کتاب در کشور ما دارد. در لابه‌لای اوراق و کتاب‌های بازمانده از گذشته، اعلان‌هایی دیده می‌شود که در یک رویۀ تک‌برگ، اطلاعاتی ازجمله عنوان، نام نویسنده و مترجم، محل فروش و بهای یک کتاب را آورده‌اند.

گویا این اعلان‌ها که ابزار آگاهی‌رسانی از نشر کتاب بوده‌اند در زمان انتشار اثر به شیوه‌هایی ازجمله دیوارکوب، در معرض دید عموم قرار می‌گرفته‌اند. عدد کتاب‌های تازه‌چاپ که فزونی گرفت دو مَحمِل دیگر (صفحه‌های انتهایی کتاب‌ها و نشریه‌های ادواری) برای اطلاع‌یابی مشتاقان آثار و جلب خریدار افزوده شد.

با توجه به این‌که هدف از نگارش این مختصر کتاب‌گزاری نشریه‌های ادواری است بنابراین از اشاره به صفحه‌های انتهایی کتاب و سایر صورت‌های معرفی و نقد درمی‌گذرم.

می‌توان حضور کتاب را در حیطۀ ادواری‌های چاپی به چهار مقطع تقسیم کرد:

نخستین دوره سال‌های 1252 ق/ 1215تا 1311 ش (96 سال) را در برمی‌گیرد که در این گسترۀ زمانی بیش از نظر، خبر می‌بینیم. بر اساس نسخه‌های دیده‌شده تا امروز، خبر کتاب در مطبوعات ایران از دورۀ محمّد شاه قاجار آغاز شد.

در عهد ناصری نیز به‌وفور آگهی‌های کتاب‌های چاپ داخل و خارج کشور و فهرست کتاب‌های موجود در بازار را در مطبوعات چاپ تهران، تبریز، اصفهان و دیگر شهرها می‌توان دید. همچنین پنهان‌نگاری و شب‌نامه‌پراکنی برای تخریب اثر و مؤثر در همان ایام رواج گرفت.

در آن روزگار، نشروَرزها دریافتند که به‌وسیلۀ روزنامه می‌توانند اندک باسوادها را با کتاب آشنا کنند و لذّت کتاب‌خوانی را به روزنامه‌خوان‌ها بچشانند. ازاین‌رو به طبع فصلْ‌به‌فصل کتاب در روزنامه‌ها مبادرت کردند و پاورقی در مطبوعات پدید آمد. تلاش روزنامه‌نگارهای ایرانی در سپیده‌دم عُمر مطبوعات برای آشتی مردم با کتاب به نشر بعضی از آثار در قالب پاورقی ختم نمی‌شود. اهدای کتاب به مشترکان روزنامه و انتشار کتاب همراه نشریه، که در آغاز به ضمیمۀ سالنامه‌ها شروع شد و بعد به سایر ادواری‌ها تَسرّی پیدا کرد، از دیگر اهتمام‌های روزنامه‌نگاران است.

 

تا جهان کتاب
تا جهان کتاب

 

گویا نخستین کتاب‌شناسی موضوعی نیز با عنوان «فهرست کتاب‌های تألیف شده به‌وسیلۀ حکمای یونان و عرب و ایران در علم کیمیا» در روزنامۀ علمیۀ دولت علیۀ ایران (ش 23، غره جمادی‌الثانی 1283 ق، ص 1-2) و اوّلین کتاب‌شناسی پدیدآور، «کتب مؤلفه»[میرزا تقی سپهر کاشانی/ لسان‌الملک] در نشریۀ شرف (ش 73، 1307 ق، ص 4) چاپ شده است.

از دیگر ویژگی‌های این دوره نقد خود به‌خصوص پس از طبع آثار است. در آن زمان چون احتمال چاپ مجدد نمی‌رفت، پدیدآور با نقد اثرش، کاستی‌ها و افتادگی‌های کار خود را در روزنامه‌ها به آگاهی عموم می‌رساند.

با ورود کتاب‌های فارسی چاپ برون‌مرز و آثار خارجی به‌ویژه روسی و عثمانی به کشور، اعلان فروش این‌گونه کتاب‌ها به‌وسیلۀ پَخشگرها دربردارندۀ عنوان کتاب، نام و معرفی نویسنده، قیمت، مکان فروش و مختصر اطلاعاتی دربارۀ محتوای کتاب در روزنامه‌های زمانه چاپ می‌شد.

ازجمله نشریه‌هایی که پس از مطبوعات چاپ تهران، افزون بر شناساندن کتاب، هم‌زمان با توزیع چاپکرده‌های خودشان در عهد ناصری و عصر مظفری مبادرت به پخش کتاب در سراسر کشور می‌کردند، نشریه‌های چاپ تبریز بودند.

تأسیس «کتابخانۀ تربیت»/ کتاب‌فروشی تربیت (1316 ق) در تبریز («دم مدرسۀ طالبیه») و شرکت طبع کُتُب (1317 ق) در تهران (جلیل‌آباد/ منصوریه/ خیام) را می‌توان نقطۀ عطف در تاریخ کتاب‌گزاری مطبوعاتی در ایران دانست. هیئت‌های مؤسس و کارکنان این دو ناشر از فرهنگ‌مدارهای نامور عصر بودند و اهمیت اطلاع‌رسانیِ نشر کتاب را به‌وسیلۀ روزنامه‌ها و مجله‌ها درک می‌کردند.

انتشار فهرست کتابخانۀ تربیت با یادداشت «مدیر کتابخانه میرزا رضا» حاوی معرفی‌های کوتاه و رده‌بندی نامنامه‌ای موضوعی از کتاب‌های موجود در آن سال‌ها و انتشار اطلاعیه‌ها، اعلان‌ها و معرفی کتاب‌های شرکت طبع کُتُب در نشریۀ تربیت (چاپ تهران) و سایر روزنامه‌ها و مجله‌ها را می‌توان نشانگر دریافت درست گرداننده‌های این دو مؤسسۀ نشر دانست.

به‌طورکلی 118 سال پس از طبع اوّلین کتاب فارسی و 98 سال قمری/96 سال خورشیدی پس از تولد نشریه‌های ادواری چاپی فارسی در ایران، نخستین مجلۀ کتاب‌گزار در کشور منتشر شد.

در این فاصلۀ زمانی صدها نشریه با محتوای متنوع و اختصاصی و مخاطب عام و خاص به آشناسازی کتاب پرداخته‌اند. حتی کتابخانه‌هایی فهرست‌های ادواری انتشار داده‌اند. فهرست کُتُب کتابخانه و قرائتخانۀ دولتی تربیت (تبریز) از سال 1300 به بعد از آن جمله است.

در دورۀ دوّم/1311 تا 1332 (22 سال) و دورۀ سوم 1333 تا 1374 (42 سال) اگر نشریه‌هایی که اختصاصی و تخصصی در زمینۀ کتاب نبوده‌اند اما ستون‌ها و صفحه‌هایی برای نقد و معرفی کتاب داشته‌اند، در نظر نگیریم، بدون احتساب نشریه‌های موسمی، مناسبتی، نویسندگی، ادبی و نیز جزوه‌های ادواری پلی‌کپی/ روگرفت‌واره، از نشریۀ کتاب (1311) تا آغاز انتشار جهان کتاب (1374)؛ درمجموع حدود 80 عنوان نشریه و دفتر ادواری اختصاصی به کتاب پرداخته‌اند.

داستانِ نشریه‌های ادواریِ قلمروِ کتاب حکایت از جدّ و جهدِ ازخودگذشتگانی دارد که با دوندگی سخت‌کوشانه و شوق عالمانه با وجود همۀ نامرادی‌ها گرد آمدند تا گوهر را از خَزَف بازشناسانند و مَفرَّی برای تنفس کتاب بجویند.

اندکی، تکاپوی کتاب‌گزاران، کتاب‌شناسان و کتاب‌ورزان را قدر دانستند و بسیاری جنب‌وجوش‌هایشان را ندیدند یا خود را به ندیدن زدند.

هر گُلی در بوستان مطبوعات کتاب‌گزار بویی داشته و دارد، خواهندگان و خوانندگانی می‌یابد و در ظرف زمانی‌اش کمابیش مؤثر است. گواه این مدعا مرجعیت بیشتر ادواری‌هایی است که در این زمینه منتشر شده‌اند.

سال 1321، از مدیر بنگاه پروین/ ناشر مجلۀ خوشه پرسیدند:

«چرا می‌خواهی نشریۀ نقد کتاب منتشر کنی؟» در پاسخ گفته بود: «در ایران 1000 عنوان کتاب که منتشر می‌شود، 10 عنوان کتاب خوب داریم، ما می‌خواهیم آن 10 عنوان را به مردم معرفی کنیم». در همان مجله، پرویز ناتل خانلری در پاسخ به این پُرسش که «نشریۀ نقد کتاب چیست؟» مثال ترازو را زده و گفته: «شما هر کالایی که می‌خواهید بخرید، چشمتان به ترازوست که کم‌فروشی نکند و اجحافی در حق شما روا ندارد، نشریه نقد کتاب حکم آن ترازو را دارد.»

البته باید این نکته را همواره و همیشه در نظر داشت که بسیاری عزمشان را جزم کردند که گام در این وادی نهند اما اقتصاددانی‌شان سبب شد چشم‌پوشی کنند.

ازجمله شماری از مجله‌دارهای حرفه‌ای که ازقضا ناشر کتاب هم بودند درصدد برآمدند نشریه‌ای کتاب‌گزارانه انتشار دهند ولی هریک به عللی، که از حوصلۀ این مختصر بیرون است، موفق نشدند.

دو مثال بزنم. در دهۀ چهل، سیف‌الله وحیدنیا (مدیر مجله‌های وحید و خاطرات وحید) در تدارک انتشار مجله‌ای با نام «جهان کتاب» بود و علی بهزادی (مدیر مجلۀ سپیدوسیاه) در دهۀ پنجاه مترصد چاپ «کتابنامۀ سپید». این دو بیشتر سال‌های عمر خود را با روزنامه‌نگاری و مجله‌داری گذراندند و آرزو داشتند نشریه‌ای با موضوع نقد و معرفی کتاب انتشار دهند اما با وجود این‌که سال‌ها ناشر مجله و کتاب بودند نتوانستند نشریه‌ای در این حوزه منتشر کنند.

از وحیدنیا و بهزادی پرسیدم چرا به این وادی نیامدید. هر دو متفق‌القول گفتند: «در ایران دخل این‌گونه نشریه‌ها با خرجش نمی‌خواند. اگر به سود هم برسد درآمد درخوری ندارد». بنابراین کسانی که بی‌پشتیبانی این‌جا و آن‌جا، با اتکا به تک‌فروشی و آگهی سال‌هایی دوام آورده‌اند معجزه‌ای را رقم زده‌اند که در این میان باید از 30 مؤسسۀ انتشاراتی و کتاب‌فروشی _ بر مبنای فضل تقدم _ که از 1311 تا 1374 کمابیش سال‌هایی به نشر ادواری‌ها و گاهنامه‌های کتاب‌گونه و نشریه‌وارۀ کتاب‌گزارانه _ البته بدون احتساب نشریه‌های ادبی (شعر، قصه، و…) _ اهتمام داشته‌اند، یاد شود:

خاور/کلالۀ خاور، بنگاه پروین، علی‌اکبر علمی و شرکا، دانش، ابن‌سینا، نیل، امیرکبیر، انجمن کتاب، مروارید، روزَن، زمان، کتاب نمونه، شرکت سهامی کتاب‌های جیبی، توس، پیام، آگاه، علم، مؤسسۀ سحاب، نوباوه، انجام کتاب، زمینه، بهاریه، بهجت، بعثت، طهوری، نشر نو، اِسپَرک و آرَست در تهران، مؤسسۀ احیا و نشر میراث اسلامی (قم) و نیکا (مشهد). با این‌همه بعضی ناشران همچون سازمان چاپ و انتشارات اقبال مجوز نشریه به منظور نقد و معرفی کتاب گرفته‌اند اما به دلیل تقارن مسئولیت ناشر در اتحادیۀ ناشران و کتاب‌فروشان تهران برای تقویت مجلۀ آشنایی با کتاب از چاپ مجلۀ «اقبال» منصرف شده‌اند.

اگر بخواهیم چند نشریه از میان چاپکرده‌های کتاب‌گزارانه بیابیم نخست باید از حدود 50 عنوان ادواری کتابخانه‌ها و کتابداری، نشریه‌های حوزۀ کودک و نوجوان، مطبوعات سازمان‌های با بودجۀ عمومی و دولتی و خبرنامه‌های داخلی درگذریم. همچنین تک‌شماره‌ای‌ها، کوتاه‌عُمرها، دفترهای با موضوع خاص/ پرونده‌گونه را در نظر نگیریم. سپس 3 نشریۀ دیگر را در سیاهۀ نهایی نگنجانیم تا این مختصر مفصل نشود:

الف) کتاب‌های ماه: نشریۀ انجمن ناشران کتاب (1334- 1340)؛

ب) آشنایی با کتاب: مجلۀ اتحادیۀ ناشران و کتاب‌فروشان (1351- 1353)؛

پ) ناشر: نشریۀ شورای ناشران و کتاب‌فروشان (1357- 1358).

البته دشوار است اگر بخواهیم در این میان سرآمدانی برای این‌گونه نشریه‌ها بجوییم چرا که سعی همه مشکور و اجرشان محفوظ است اما از حیث دوام اگر دو مجموعۀ شاخص یکی «زمینه»: از میان کتاب‌های تازه در کتاب‌فروشی زمینه را با 17 سال و 7 ماه عُمر (1362 تا 1379) دو دیگری کتاب‌شناسی ایران/ کتاب‌های ایران با 13 سال حیات (1333 تا 1345) در نظر نیاوریم به 5 نشریه می‌رسیم:

  1. دانش، 6 سال و 6 ماه، البته با نشر متناوب (1328 تا 1334)؛
  2. انتقاد کتاب، 14 سال، با وقفه‌های پیاپی (1334 تا 1347)؛
  3. راهنمای کتاب، 21 سال پیوسته (1337 تا 1357)؛
  4. بررسی کتاب، 6 سال و یک ماه با توقف‌های کوتاه و بلند (1344 تا 1350)؛
  5. کتاب امروز، 3 سال و 5 ماه، با تغییر فاصلۀ انتشار (1350 تا 1353).

نشریه‌های یادشده در روزگار خود باکیفیت البته با رویکردهای مختلف بوده‌اند اما از نظر نظم انتشار و دوام، راهنمای کتاب صدرنشین است. از جنبۀ تأثیرگذاری، 5 نشریه مؤثر بوده‌اند.

البته این بدان معنا نیست که چاپ‌کرده‌های دیگر تأثیری نداشته‌اند. به‌طورکلّی همۀ ادواری‌های کتاب‌گزار کمابیش برگ‌هایی بر تاریخ این حوزه افزوده‌اند. موقعی که سخن از مؤثران نقد و شناخت کتاب به میان می‌آید نمی‌توان کتاب‌گونه‌های نشریه‌واره‌ای مانند الفبا، نقد آگاه و کتابنمای ایران را در نظر نگرفت که با وجود مجلّدهای انگشت‌شمار هنوز هم پُرارجاع هستند. اما سرگذشت 5 مجلۀ پیش‌گفته از این قرار است:

 

تا جهان کتاب
تا جهان کتاب

 

دانش

سیّد نورالله ایران‌پرست با نام پوشیدۀ ایزدپرست درس‌خواندۀ اصفهان و بمبئی بود. با دستیاری پدرش (سیّد محمّدعلی داعی‌الاسلام) در انتشار مجلۀ دعوت الاسلام شروع کرد و پس از یک تجربۀ 30 ساله در حوالی کتاب‌های چاپ هند به ایران بازگشت و کتاب‌فروشی دانش را در تهران بنیاد نهاد.

کتاب‌فروشی او پاتوغ/پاتوق شماری از محققان و نویسندگان زمان، یکی از مراکز واردات و صادرات کتاب به برون‌‌مرز و ناشر مجلۀ دانش بود.

او 12 شماره در 11 مجلّد/ 700 صفحه برای سال نخست مجلۀ دانش (فروردین تا اسفند 1328) تدارک دید. پس از شش ماه وقفه از شهریور 1329 تا امرداد 1331 درمجموع 12 شماره در 10 مجلّد/ 673 صفحه به طبع رساند. باز با یک وقفۀ دوماهه دورۀ سوم دانش را مهرماه 1331 از سر گرفت و شهریور 1334 به پایان بُرد. در دورۀ سوم 12 شماره در 11 مجلّد/ 680 صفحه منتشر شد.

این نشریه در عُمر 6 سال و 6 ماهۀ خود 36 شماره درآمد. فقط سال نخست فاصلۀ انتشار منظم داشت و از دورۀ دوم به سبب کمبود و گرانی کاغذ به‌ تناوب رسید. «معرفی»، «تَقریظ و انتقاد» و «اعلان» کتاب، اطلاعات کتاب‌شناختی صدها عنوان کتاب که بیشترینشان «برای فروش» در «کتابخانۀ دانش» موجود بوده‌اند، در سال نخست این مجله دیده می‌شود.

فهرست مطالب و پدیدآورندگان آثار مندرج در سال اوّل نیز پایان‌بخش این دوره است. دورۀ دوم هم خبر، نقد، معرفی، اعلان کتاب و «شرح حال متوفیات اهل‌قلم» و مقاله‌هایی با عنوان‌های «کتاب تاریکی و روشنایی»، «کُتب خطی فارسی در موصل»، «افتضاح ترجمه در ایران» را دربردارد.

در دورۀ سوم اما مختصری از محتوای دوره‌های اوّل و دوم دور شده‌اند و فقط اطلاعات کتاب‌شناختی 30 عنوان کتاب را در این دوره می‌بینیم. «کُتُب درسی قدیم»، «ادامۀ افتضاح ترجمه در ایران»، «یکی از قدیم‌ترین نسخ خطی فارسی» و «کُتُب خطی فارسی در موزۀ عراق» ازجمله چاپکرده‌های دورۀ پایانی مجلۀ دانش است.

برای آگاهی از نوع، روش، محتوا و رویکرد این مجله کافی است نام شماری از نویسندگانش را یادآور شویم که خود گویاست و نیاز به توضیح اضافه ندارد:

ایرج افشار، سیّد کریم امیری فیروزکوهی، محمّدابراهیم باستانی پاریزی، محمّدتقی بهار، عیسی بهنام، مهدی بیانی، بهاءالدین پازارگاد، حسین ثَقَفی اِعزاز، محمّدتقی دانش‌پژوه، سیّد محمّدعلی روضاتی، محمّدحسن رهی معیری، عباس زریاب خویی، عبدالحسین زرین‌کوب، جعفر سلطان‌القرائی، ذبیح‌الله صفا، محمد صدر هاشمی، لطفعلی صورتگر، احمد گلچین معانی، محمّدحسن گنجی، سیّد محمّد محیط طباطبایی، محمّدجواد مشکور، محمّد معین، محمّد مُکری، سعید نفیسی، احمد نیکوهمّت، محسن هشترودی، جلال‌الدین همایی و عباس یمینی شریف.

تا جهان کتاب
تا جهان کتاب

 

انتقاد کتاب

ناشر انتقاد کتاب، کانون انتشارات نیل بود. این کانون سال 1330 به‌وسیلۀ عبدالحسین آل‌رسول، احمد عظیمی زواره‌ای و ابوالحسن نجفی تأسیس شد. البته بعدها شماری دیگر از نامورهای اهل نشر و قلم (سیروس پرهام، مهدی پرهام، و…) به این انتشارات پیوستند.

انتقاد کتاب به‌ظاهر 14 سال (آذر 1334 تا بهمن 1347) دوام آورد اما با وفقه‌هایی که داشت در حقیقت 4 سال و 11 ماه به ضمیمۀ کتاب‌های نیل و گاه جداگانه انتشار پیدا کرد. دورۀ یکم: 15 ماه (آذر 1334 تا اسفند 1335)، دورۀ دوم:12 ماه (فروردین تا اسفند 1343)، دورۀ سوم: 24 ماه (خرداد 1344 تا اردیبهشت 1346)، دورۀ چهارم: 8 ماه (تیر تا بهمن 1347).

انتقاد کتاب درمجموع 4 دوره _ دوره بر مبنای تعریف روزنامه‌نگارانه نه کتابدارانه _ 36 شماره در 35 مجلّد در آمد. در 36 شمارۀ یادشده 93 نقد کتاب، 352 معرفی و 113 آگهی/ اعلان دیده می‌شود. بیشتر شماره‌های انتقاد کتاب زیر نظر شورای سردبیری چاپ شد و شماره‌هایی نیز به اهتمام ابوالحسن نجفی، رضا سیّدحسینی، احمد عظیمی زواره‌ای، مصطفی رحیمی، عبدالحسین آل‌رسول، جهانگیر منصور و دیگران انتشار پیدا کرد.

نیل، حدّ فاصل دوره‌های یکم و دوم انتقاد کتاب، مجلۀ صدف را با مدیریت احمد عظیمی زواره‌ای، نظارت ابوالحسن نجفی، و سردبیری افراد گوناگون (بهرام صادقی، تقی مدرسی، محمود اعتمادزاده/م.ا. به‌آذین و دیگران) منتشر کرد. صدف که نشریه‌ای هنری، فرهنگی، اجتماعی و کتاب‌گزاری بود از مهرماه 1336 تا اسفند 1337 در 12 شماره / 1120 صفحه انتشار پیدا کرد.

انتقاد کتاب بنا بر «یادداشت ناشر» در شمارۀ یکم، زمانی طلوع کرد که «مسابقۀ عجیبی در کار ترجمه و نشر کتاب شروع شده» بود. «کندوکاو در کتاب‌های خیلی جدّی»، «بحث و انتقاد»، «سؤال دربارۀ کتاب‌های انتشارات نیل»، «مطبوعات ایران و کتاب زندگی من»، «انتقاد بر انتقاد»، «قسمتی از یک کتاب» و «از میان ترجمه‌ها» عنوان برخی از ستون‌ها و صفحه‌های مجله‌اند. اما اغلب اوقات برای سکاندارهای این نشریه پایش ترجمه‌ها اولویت دارد: «… در میان این بی‌بندوباری که دامن‌گیر مطبوعات کشور ما شده است، هرج‌ومرج ترجمه از همه تأسف‌انگیزتر است… طبیعی است که با این کار نه‌فقط نویسندۀ بی‌گناه مفتضح می‌شود، بلکه خوانندۀ بی‌خبر هم دچار سردرگمی و آشفتگی و بسا ناراحتی‌های روحی می‌گردد. از این پس ما سعی خواهیم کرد که این‌گونه ترجمه‌ها را به خوانندگان بشناسانیم…» (انتقاد کتاب، ش 7، تیر 1335، ص 18). سه نمونه از دشواری‌های گردانندگی انتقاد کتاب را می‌توان از لابه‌لای مجله دریافت:

الف) وجود نویسندگانی که «انتقاد از افکار را به انتقاد از اشخاص تبدیل کرده‌اند»؛

ب) «نویسندگان و مترجمانی که نفس انتقاد را… حمل به قصد و غرض کردند»؛

پ) «بعضی ناشران که می‌پندارند انتقاد آثارشان در نشریۀ ما، به فروش آن آثار لطمه وارد آورده و از ما رنجش حاصل کرده‌اند».

انتقاد کتاب پی نوگرایی بود و سعی داشت درک درست جهان مدرن را یادآور شود اما می‌نوشت که از داشته‌های خود غافل نباشیم: «از بس با حیرت و تحسین به عطر شانل خیره شدیم، گلاب قمصر کاشان از بو افتاد و چرا که نیفتد. شاید اگر گوشۀ چشمی به او می‌کردیم، امروز بویی دوچندان داشت» (انتقاد کتاب. دورۀ 4، ش 4، دی و بهمن 1347، ص 30).

پیگیری پیوستگی به حق مؤلف جهانی و توصیه به ترجمۀ ادبیات شرق را می‌توان از دیگر خصوصیت‌های انتقاد کتاب برشمرد.

 

تا جهان کتاب
تا جهان کتاب

 

 

راهنمای کتاب

مجلۀ راهنمای کتاب را در تهران انجمن کتاب در بهار 1337 با مجوزی که احسان یارشاطر داشت و مدیریت ایرج افشار انتشار داد. در سیزده سال نخستِ حیات راهنمای کتاب، مصطفی مقربی، جعفر شعار، عبدالحسین زرین‌کوب با همکاری قمر آریان، مهدی محقق و محمّد روشن سردبیری این مجله را بر عهده داشتند. یکی کمتر و دیگری بیشتر.

اما از سال 1350 تا پایان عمر مجله، ایرج افشار افزون بر مدیریت، امور سردبیری را نیز به انجام رساند. هدف از انتشار راهنمای کتاب «نخست کمکی به دوستداران دانش و فرهنگ و خوانندگان و پژوهندگانی» بود» که «در پی آن‌اند تا بدانند چه آثاری در رشتۀ مطلوب آن‌ها منتشر می‌شود و ارزش این آثار چیست و کدام‌یک درخور مطالعه است.

دوم کوششی است در اصلاح تدریجی آثاری که در ایران انتشار می‌یابد از راه نقد درست و بی‌طرفۀ کتاب… امید انجمن کتاب این است مجله [راهنمای کتاب] بتواند در این آشفتگی راهنمایی منصف و بی‌غرض باشد و در کنار سایر مساعی انجمن، در نشر فرهنگ و اصلاح انتشارات قدم مؤثری بردارد» (راهنمای کتاب، ش 1، بهار 1337، ص 1- 2).

راهنمای کتاب از بهار 1337 تا زمستان 1357 به مدت 21 سال، 198 شماره در 110 مجلّد و بدون احتساب اعلان‌ها 17064 صفحه دارد.

آگهی، نقد، مقاله، معرفی، عکس، سند، گزارش، گفت‌وگو، حاشیه، نامه و مندرجات گوناگون دیگر در دورۀ این مجله دیده می‌شود.

بنا بر گفتۀ افشار شمارگان مجله «از 1500 نسخه در سال اول شروع و سال بیست و یکم به نزدیک 3 هزار تا 4 هزار نسخه رسید… روزنامه‌فروشی‌ها هم بیش از کتاب‌فروشی‌ها می‌فروختند…».

در دورۀ راهنمای کتاب، گهگاه مصوبه‌های «جلسۀ هیئت راهنمایان» کتاب را چاپ کرده‌اند:

«…جلسۀ هیئت راهنمایان با حضور آقایان مسعود کیهان، دکتر [سیّد فخرالدین] شادمان، نصرالله فلسفی، سعید نفیسی، ابراهیم خواجه‌نوری، محمّد سعیدی، دکتر محمود صناعی، دکتر حسن مینوچهر، دکتر مهدی بیانی، در محل انجمن کتاب تشکیل گردید. در این جلسه روش آتی مجله و مسائل و مشکلات آن مورد بحث قرار گرفت و توصیه‌ها و تذکرات هیئت که برای ارشاد کارکنان راهنمای کتاب ابراز گردید به قرار ذیل بود:

  1. فصلی برای به دست دادن منابع محقق در مسائل مربوط به زبان و فرهنگ و تاریخ و ادبیات ایران گشوده شود.
  2. نسخ خطی معتبر و نادر برگزیده که در کتابخانه‌های خارج یا داخل ایران است به‌تدریج معرفی گردد.
  3. آثار عمدۀ ادبیات فارسی توسط نویسندگان بصیر مورد نقد قرار گیرد تا شیوۀ درست نقد ادبی عملاً رایج شود.
  4. سعی بیشتری مبذول شود تا انتقاد کُتُب توسط منتقدینی که اهمیت کامل داشته باشند و تنها به عیب‌جویی اکتفا نکنند بلکه محاسن کتاب را نیز با دیدۀ محبت ببینند واگذار شود.
  5. کوشش شود که در نقد کُتُب به انتقاد عبارات و ظواهر کتاب اکتفا نشود، بلکه حتی‌المقدور مضمون کتاب برای آشنایی خوانندگان به دست داده شود تا این‌گونه مقالات نه‌تنها انتقادی بلکه آموزنده نیز باشند.
  6. مقالاتی دربارۀ روش انتقاد و اصول مبانی این فن منتشر گردد تا راهنمایی برای نویسندگان و منتقدین باشد»(راهنمای کتاب، س 3، ش 4، آبان 1339، ص 606).

فهرست ده‌سالۀ راهنمای کتاب 1337- 1346 به همّت یوسف موسی‌زاده فصیح در 390 صفحه فراهم آمد و در سال 1349 به‌وسیلۀ انجمن کتاب در تهران انتشار پیدا کرد. همچنین 21 دورۀ مجلۀ راهنمای کتاب، بهار 1388 با سرمایۀ انتشارات سخن بازچاپ و توزیع شد.

 

تا جهان کتاب
تا جهان کتاب

 

 

بررسی کتاب

مجید روشنگر، فریدون نیکنام، منوچهر حسن‌زاده و پرویز علی‌بیک، سال 1340 انتشارات مروارید را در تهران تأسیس کردند. این مؤسسۀ نشر در پنجمین سال حیات، یکمین شمارۀ بررسی کتاب را امرداد 1344 انتشار داد. نشریۀ یادشده که ضمیمۀ کتاب‌های مروارید بود و بعضی شماره‌هایش جداگانه پخش می‌شد، با وقفه‌هایی تا شهریور 1350 درمجموع 19 شماره در آمد. از 8 صفحه شروع شد و به 72 صفحه رسید. باید یادآور شد که تولد دوبارۀ بررسی کتاب در آمریکا از موضوع این وَجیزه خارج است.

بررسی کتاب (چاپ تهران) در عمر خود سه سردبیر داشت:

  1. مجید روشنگر (2 دوره)؛ 2. داریوش آشوری با همکاری جمشید مرادی؛ 3. نادر ابراهیمی.

سال 1344: 5 شماره؛ 1345: 4 شماره؛ 1346: یک شماره؛ 1347: 5 شماره؛ سال‌های 1348 و 1349 منتشر نشد؛ سال 1350: 4 شماره طبع و نشر شد.

رویکرد بررسی کتاب به «ادبیات مدرن» و جوان‌پسند بود اما به مسائل روز نشر هم می‌پرداخت.

  1. «… در حال حاضر ناشران ما این احساس را دارند که ارباب نویسنده و مترجم هستند و در این میانه _ تا وضع چنین است _ نیازی به تجدیدنظر در شیوه‌های کار خود نمی‌بینند و یک علت این احساس پراکندگی نویسندگان و مترجمین خوب است. چه می‌شود اگر نویسندگان و مترجمان ما انجمنی تشکیل بدهند… این مسلم است که ناشر باید کتاب چاپ کند و نیازمند کتاب خوب و نویسندۀ خوب است والّا که باید دکانش را تخته کند و این احتیاج، احتیاج ناشر است به مترجم و نویسندۀ خوب نه بالعکس و اگر این احتیاج وارونه احساس می‌شود به علت پراکندگی این گروه است. باید یک جایی این امور را مهار کرد…» (بررسی کتاب، ش 1، امرداد 1344، ص 4).
  2. «مِتاب نوع خاصی از کتاب است که به علت خصوصیات و اهمیتش باید جای خاصی برای آن باز کرد، چون گاهی شمارۀ مِتاب‌ها از کتاب‌ها بیشتر می‌شود. بررسی کتاب سعی خواهد کرد که از این پس بخشی هم برای بررسی مِتاب داشته باشد تا ابناء وطن از آشنایی با این‌گونه آثار محروم نمانند و نویسندگان این آثار نیز _ که غالباً آدم‌های بسیار جدّی و کوشا هستند _ بی‌اجر نمانده باشند.» (بررسی کتاب، ش 7، خرداد و تیر 1345، ص 20).
تا جهان کتاب
تا جهان کتاب

 

کتاب امروز

عُمر کتاب امروز از آغاز (مهر 1350) تا انجام (بهمن 1353) 3 سال و 5 ماه است. 3 شمارۀ نخست را می‌توان فصلنامه دانست و شماره‌های چهارم تا هشتم را دوفصلنامه/نیم‌سالانه.

هشت شمارۀ کتاب امروز ظرف 41 ماه حیات با سرمایۀ شرکت سهامی کتاب‌های جیبی (وابسته به انتشارات فرانکلین) منتشر شد. باید دانست در آن سال‌ها دیگر فرانکلین و جیبی وابستگی مالی به خارج و داخل نداشتند و از هر حیث خودکفا بودند.

هستۀ اصلی، اتاق فکر و اجرای مجلۀ کتاب امروز را کریم امامی، جهانگیر افکاری، ناصر پاکدامن، نجف دریابندری، احمد سمیعی گیلانی، حسن مرندی و ابوالحسن نجفی تشکیل می‌دادند. اما برای آگاهی از شبکۀ همکاران کافی است به شناسنامۀ شماره‌های مجله بنگریم و نام 40 تن را با عنوان «تهیه‌کننده» ببینیم. بنا بر شناسنامۀ مجله، بعضی یاری‌رسان تک‌شماره بوده‌اند و شماری _ جز شمارۀ هشتم _ با کریم امامی، گردانندۀ اصلی و به تعبیر خودش «سردبیر هماهنگ‌کننده» همکاری داشته‌اند.

اگر 3 سال و 5 ماه کتاب امروز را با 17 سال و 7 ماه «زمینه» جمع کنیم 21 سال حضور کریم امامی در این دو نشریه به دست می‌آید. او زادۀ کلکته بود. در شیرازِ شکفت و در تهران منشأ خدمات بسیاری شد.

تاریخ مطبوعات ادواری کتاب‌شناخت را که مرور می‌کنیم چند نقطۀ عطف می‌بینیم که یکی از تغییرهای محسوس را در این عرصه باید انتشار کتاب امروز قلمداد کرد. تغییر قطع و شکل و محتوا، آمیختگی حرفه‌ای‌گری روزنامه‌نگارانه با دقت کتاب‌شناسانه و گسترش دایرۀ مخاطبان ازجمله ویژگی‌های کتاب امروز است.

در گزارش «چرا تیراژ کتاب در ایران پایین است؟» می‌خوانیم:

«… به عقیدۀ ناشران موانع کار عبارت‌اند از گران بودن هزینۀ تولید کتاب، تشریفاتِ گرفتن اجازۀ انتشار کتاب، بی‌رغبت بودن جامعه به مطالعه، وجود نداشتن بازار صادرات قابل‌توجه برای کتاب‌های ایرانی و حمایت نکردن دولت و بانک‌ها از صنعت نشر.

به نظر کتاب‌فروش‌ها، سرچشمۀ گرفتاری‌ها سودجویی ناشران است و گرانی بهای کتاب و بی‌رغبت بودن مردم به کتاب خواندن و بدی توزیع و نامطلوب بودن محتوای کتاب‌ها و کاهلی مدارس و وسایل ارتباط‌جمعی در امر برانگیختن مردم به مطالعه.

به عقیدۀ نویسندگان [و] مترجمان گناه از پسند و ناپسند ناشران است و آماده نبودن آن‌ها برای قبول کارهای نو و احیاناً نامطمئن و نیز عدم رغبت مردم به مطالعه و البته وجود برخی محدودیت‌ها. و اما به نظر خوانندگان اشکال کار در گرانی کتاب است و نامطلوب بودن محتوای کتاب‌ها و توزیع نارسا و اشتغالات ذهنی و گرفتاری‌های مردم که آنان را از کتاب روگردان می‌کند.»

این گزارش در پایان، از مجموعِ عواملِ شمارگانِ اندکِ کتاب دو نکته را برمی‌شمرد و طالب مداوا می‌شود:

  1. «عدم رغبت به مطالعه [کتاب]»
  2. «وجود موانع و شرایط سنگین برای اخذ اجازۀ انتشار…»(کتاب امروز، ش 7، بهار 1353، ص 60-61)

هزینه‌های تولید و نسبتش با شمارگان، رده‌بندی مؤسسه‌های انتشاراتی بزرگ و کوچک، ممیزی، توزیع، خریدهای کتابخانه‌ها، قانون حقوق مؤلف، کتاب‌خوانی غیردرسی و چندین و چند موضوع دیگر را باید ازجمله دغدغه‌های کتاب امروز دانست.

وجوه گوناگون کریم امامی و همکارانش که بیشترشان سال‌هایی از عمرشان را در حوزه‌های کتاب‌شناسی و روزنامه‌نگاری گذرانده بودند، سبب اتفاق‌هایی در کتاب امروز شد.

یکی از این رویدادها سهم متناسب قالب‌های نشریه‌نگارانه در این مجله بود: گفت‌وگو، مقاله، نقد، معرفی، خبر، اعلان و گزارش. از دیگر مزیت‌های کتاب امروز می‌توان از تناسب ترجمه و نگارش، چاپ بُرشی از یک کتاب، استفاده از کاریکاتور، انتخاب تصویر چهره بر روی جلد را نام بُرد.

همچنین گفت‌وگوهای عمقی مجله به‌وسیلۀ چند تن از نامورهای اهل‌قلم عصر در مقام مصاحبه‌کننده با یکی از مشاهیر ترجمه و یا تألیف در جایگاه مصاحبه‌شونده از چاپ‌کرده‌هایی است که داستان جلد را هم رقم می‌زد و سبب تقلید و الگوبرداری شماری از مجله‌های پسین شد.

سیر صعودی شمارگان مجله/ فزونی تیراژ، بازچاپ شمارۀ اوّل در بدو انتشار و بازنشر دورۀ کامل نشریه به‌وسیلۀ انتشارات علمی و فرهنگی نیز نشانگر اقبال عمومی نسبت به کتاب امروز است.

*

در این مختصر سرآغازها مبنای دوره‌بندی قرار گرفت. دورۀ یکم با انتشار مطبوعات ادواری فارسی در ایران (1215)، دورۀ دوم با تولد اوّلین مجلۀ کتاب (1311)، دورۀ سوم با نشر کتاب‌شناسی ایران (1333) و دورۀ چهارم از نیمۀ نخست دهۀ 1370 با ظهور و بعد همه‌گیری فن‌آوری‌ها و ابزارهای نو و محمل‌های جدید، پایان‌پذیری نشر کاغذی کتاب‌شناسی ملّی ایران، تأسیس خانۀ کتاب و انتشار نشریه‌های گوناگون کتاب‌شناخت ازجمله مجلۀ جهان کتاب که در مقالۀ دیگری با عنوان «… و اما جهان کتاب» بدان خواهم پرداخت.[*]

 

[*] آنچه خواندید با بهره‌یابی از نوشته‌های پیشین­ام و افزوده‌های نو به نگارش درآمد.

 

 

این یادداشت در مجلۀ جهان کتاب به چاپ رسیده است.

ادبیات

تاریخ

هنر

فلسه

علم

 

ادبیات

تاریخ

هنر

فلسه

علم

 

ادبیات

تاریخ

هنر

فلسه

علم

 

سبد خرید شما در حال حاضر خالی است.

بازگشت به فروشگاه