در حوالی کتاب
خالد حسینی
ترجمۀ مژده دقیقی
خوانندگان نیویورک تایمز بوک ریویو هر یکشنبه منتظرند ببینند کدام رماننویس، تاریخنگار، نویسندۀ داستان کوتاه یا هنرمندی این هفته مهمان بخش محبوبِ «حوالی کتاب» (By The Book) است. این گفتوگوها را پاملا پُل انجام میدهد که از 2013 تا 2022 سردبیر این نشریه بوده است. این پرسشها و پاسخها خواننده را با دنیای شخصی نویسندگان و هنرمندان آشنا میکند و، با خواندن تجربیات و نظرهایشان، به درک عمیقتری از قریحۀ ادبی و روند نوشتن میرسد.
نیویورک تایمز بوک ریویو، که از اکتبر 1896 منتشر میشود، ضمیمۀ یکشنبههای روزنامۀ نیویورک تایمز و از تأثیرگذارترین و پرمخاطبترین نشریات بررسی کتاب در آمریکاست.
کتاب محبوب شما در زندگی کدام است؟
مجموعۀ اشعار حافظ، یا همان دیوان حافظ. این شاعر محبوب فارسیزبانان برای من بزرگترین شاعر ایرانی است. شعرهای فلسفی و عاشقانۀ عرفانیاش، با حرفهای جسورانه بر ضدّ اربابان قدرت، سرشار از تصویرهای قوی و وزنهای جادویی است که همیشه مسحورم میکنند. هرگز نشده غزلهای دلنشینش احساساتم را برنیانگیزد؛ حتی امروز هم، مثل آنوقتها که شاگرد مدرسه بودم، تحت تأثیر شعرهای او قرار میگیرم.
تجربۀ مطالعۀ دلخواهتان را توصیف کنید.
هواپیما و تختخواب در شب تنها جاهایی هستند که میتوانم در آنها برای زمانهای طولانی کتاب بخوانم. من کتاب کاغذیِ واقعی میخوانم و تا اینجا تسلیم وسوسۀ کتاب الکترونیکی نشدهام.
رماننویسهای محبوبتان چه کسانی هستند؟
جِی. اِم. کوئتزی، جنیفر ایگان، همینگوی، الیزابت استراوت، جومپا لاهیری، دِیو اِگرز، ایان مکایوان، دیوید فاستر والاس، جونو دیاز، کورت وانهگات، اَلیس مونرو (میدانم، او داستان کوتاه مینویسد، ولی خیلی از داستانهایش خط داستانیِ رمانهای فشرده را دارند).
چه کتابهایی را دربارۀ افغانستان پیشنهاد میکنید؟
غرب کابل، شرق نیویورک، از تمیم انصاری؛ ملّت تریاک، از فریبا نوا؛ مجازاتِ فضیلت، از سارا چِیس؛ انجمنهای خیاطی هرات، از کریستینا لَمب؛ سنگ صبور، از عتیق رحیمی؛ جاهایی در میانه، از رُوری استوارت؛ روشنایی غیرمنتظره، از جِیسن الیوت.
شما بیشتر از ده سال طبابت کردهاید. آموزش و تجربۀ شما به عنوان پزشک چه تأثیری روی کار نویسندگیتان گذاشته؟
برای گذراندن دانشکدۀ پزشکی و دوران تخصص به این ویژگیها نیاز دارید: انضباط. صبر. پشتکار. تمایل به چشم پوشیدن از خواب. علاقۀ وافر به خودآزاری. توانایی تحمّل بحرانهای ایمان و اعتمادبهنفس. پذیرفتن خستگی مفرط به عنوان واقعیت زندگی. اعتیاد به کافئین که از امتیازات مسلّم این کار است. و خوشبینی همیشگی به اینکه پایان نزدیک است.
ویژگیهایی که برای رماننویس شدن هم لازم است.
در میان نویسندگان محبوبتان کسی هست که آنطور که باید به او توجه نشده یا قدرش را نشناختهاند؟
بعید میدانم اَلیس مونرو نویسندۀ قدرناشناختهای باشد؛ بیتردید نویسندهها قدرش را میدانند، ولی در میان خوانندگانْ نمونۀ نویسندۀ قدرناشناخته است. این پرسش حالا دیگر کموبیش تکراری است که چرا آثار این اسطورۀ زنده خوانندگان بیشتری ندارد.
چه نوع داستانهایی برایتان جالب است؟ نوعی از داستان هست که از خواندنش پرهیز کنید؟
من تقریباً همه نوع داستان را دوست دارم، به شرط آنکه خوب روایت شده باشد، تأثیر عاطفی بگذارد، و رازآلودگی و ابهام داشته باشد. با اینهمه، سالهاست داستان تخیلی یا علمیـتخیلی نخواندهام.
از دیدن چه کتابهایی در قفسههای کتابخانۀ شما ممکن است تعجب کنیم؟
مجموعۀ داستانهای مصوّر تَنتَن. چرا پستان مردها نوک دارد؟ جنگ جهانیِ Z . من یک لبوفسکی هستم، تو یک لبوفسکی هستی: زندگی، لبوفسکی بزرگ، و امثال اینها. لازم به گفتن نیست که این کتاب آخر حاوی طرز تهیۀ یک روس سفید است و برای هواداران این کیش اصیل ضروری است. البته این صرفاً نظر من است.
بهترین کتابی که تا به حال هدیه گرفتهاید کدام است؟
وقتی بچه بودم، تقریباً در اواسط دهۀ 1970 در کابل، پدرم یک ترجمۀ فارسی از سپید دندان را به من هدیه داد.
چه کتابی بیشترین تأثیر را بر شما گذاشته؟
از آخرین بار که خوشههای خشم را خواندم سالها گذشته، ولی دبیرستان میرفتم که اولین بار این کتاب را خواندم و واقعاً در خاطرم ماند. تلاشهای کارگران مهاجرِ بهجانآمده مرا به یاد مردم زحمتکش زادگاهم افغانستان میانداخت.
حالا وقتی به افغانستان میروم و خانوادههای آوارهای را میبینم که به دنبال کار، خانه، جایی برای سکونت، پای پیاده از این منطقه به آن منطقه میروند، هنوز هم به یاد شاهکار استاینبِک میافتم. و صحنۀ آخرش، که رُز شارون از پستان خود به بچۀ غریبهای شیر میدهد، صحنهای است که هنوز خیلی روی من تأثیر میگذارد.
اگر میتوانستید از رئیسجمهور بخواهید یک کتاب را بخواند، چه کتابی را به او پیشنهاد میکردید؟
فکر میکنم این رئیسجمهورِ بخصوص [اوباما]، خدا را شکر، خودش آدم بامطالعهای است، و برای کتاب خواندن نیازی به توصیۀ من ندارد.
وقتی بچه بودید، دوروبرتان کتاب زیاد بود؟ از کتابهایی که در کودکی برایتان میخواندند خاطرهای دارید؟
بچه که بودم، دوروبرم پر از کتابهای مولانا، حافظ و عمر خیام بود. همۀ این کتابها در خانۀ پدر و مادرم در کابل وجود داشت. در بچگی، هیچوقت کسی برایم کتاب نمیخواند. شبها موقع خواب، پدرم یا مادربزرگم برایم قصه میگفتند. کتابها را اغلب خودم بهتنهایی توی تخت میخواندم.
شخصیت ادبی یا قهرمان محبوبی از دوران کودکی در ذهنتان مانده؟
شخصیت تراژیک سهراب، جنگجوی بزرگ شاهنامۀ فردوسی که از گوهرهای شعر کلاسیک فارسی است. سهراب پسر جنگجوی بزرگ رستم است، هرچند این دو هرگز همدیگر را ندیدهاند. سهراب با سپاهی عازم جنگ میشود تا مایۀ سربلندی پدرش شود و او را به تخت بنشاند، اما در میدان نبرد با او رویارو میشود. آخرین صحنۀ آن داستان بخصوص ــ رستم، چند لحظه پس از پی بردن به هویت واقعی مردی که با شمشیر خود از پا درآورده، پیکر سهراب را در آخرین لحظات زندگی در آغوش گرفته ــ به لحاظ ضربۀ عاطفیای که در آن وجود دارد بیمانند است.
مأیوسکننده است، زیادی بزرگش کردهاند، به درد نمیخورَد: کتابی هست که فکر میکردید از آن خوشتان بیاید، و نیامده؟ آخرین کتابی که تمامنکرده رها کردید یادتان هست؟
البته چندتا از این کتابها را به خاطر دارم. اما من آدم نازنینی هستم. هرچه بادا باد، بگذارید راستش را بگویم. من آدم ترسویی هستم. خیلی خُب، اسمش را میگویم: ناطور دشت. بفرمایید.
اگر میتوانستید با هر نویسندهای که بخواهید، مرده یا زنده، ملاقات کنید، چه کسی را انتخاب میکردید؟
ویدئویی از یکی از بحثهای عادی در آموزش عمومی را دربارۀ اصالت آفرینش در مقابل تکامل دانلود میکردم، و بعد در زمان به قرن نوزدهم سفر میکردم و آن فیلم کوتاه را برای چارلز داروین نمایش میدادم. نشانش میدادم چه غائلهای به پا کرده. و بعد منتظر واکنش او میماندم.
اگر میتوانستید با هر شخصیت ادبیای که میخواهید ملاقات کنید، چه کسی را انتخاب میکردید؟
دکتر منهتن در مجموعۀ مصور نگهبانان.
کتاب بعدیای که قصد دارید بخوانید کدام است؟
دفترچۀ یادداشت مایا، از ایزابل آلنده.
مصاحبه با خالد حسینی با ترجمۀ خانم مژده دقیقی در مجلۀ جهان کتاب چاپ شده است.
