زندگی موازی

زندگی موازی

باش تا صبح دولتش بدمد…

زندگی موازی

اکبر اکسیر

 

 

 

 

زندگی موازی

ترجمه برگرداندن کلمات از زبانی به زبان دیگر نیست، چراکه این کار وظیفهٔ کتاب‌های لغت-معنی است. ترجمه، بومی کردن اندیشه و زیبایی‌های نهفتهٔ زبان غیربومی است.

در گذر سال‌ها، از عنفوان شباب تا امروز، ترجمه‌های بی‌شماری از مترجمان ایرانی خوانده‌ام، اما اغلب در درکشان ناکام مانده‌ام و لذّتی از آن‌ها نصیبم نشده است. بارها به خود نهیب زده‌ام:

«ساکت! صدایش را درنیاور که محکوم به جهالت و زوال عقل می‌شوی.»

تا اینکه به ترجمهٔ شعرهای لورکا از احمد شاملو رسیدم و لذّت متن سراپای وجودم را فراگرفت. در مجلسی خواستم در مدح و منقبت ترجمهٔ شاملو سطری بیاغازم که رندی به‌آرامی تکه‌ای پراند که این‌ها شعر لورکا نیست، دست‌پخت خودِ شاملو است.

گفتم دُن آرام چطور؟ دیدم که کم‌کم آرام گرفت. مدعی بود شاملو فحوای کلام را از متن خارجی می‌گرفت و موازی با آن شعر خود را می‌نوشت تا در روزگار سانسور، صدای آزادی بیان باشد، و آنچه به ناشر تحویل می‌داد، متنی بود که هم از ذوق نویسنده برمی‌خاست و هم با سلیقهٔ کتاب‌خوان ایرانی سازگار بود.

دوست شاعری داشتم که مدعی ترجمه بود. یک روز آمد و گفت: «حافظ را به ترکیِ خودمان برگردانده‌ام». گفتم: «مصرعی بخوان، فرزندم». چنین خواند: «یوسف گم‌گشته بازآید به کنعان، غم یِمَه.» دیدم که تنها «مخور» را ترجمه کرده است!

آن‌قدر تشویقش کردم که شعر را کنار گذاشت و مشاور املاک شد.

قصدم از آوردن این مقدمه این بود که بگویم ترجمهٔ موفق ممکن نمی‌شود مگر اینکه با ادبیات، فرهنگ و فولکلور زبان مبدأ آشنا باشیم، نسبیت معنایی کلمات را درک کنیم، و در جایگزینی کلمات بومی مهارت کافی داشته باشیم.

گزینه‌ای از داستانک‌های معاصر عربی با نام زندگی موازی با ترجمهٔ امیر فرهنگ‌دوست به دستم رسید، مشتمل بر هفتادوپنج داستانک از نویسندگان بانام و کم‌نام و بی‌نام جهان عرب که خواندش را برای دوستداران ادبیات این دیار پهناور غنیمت می‌دانم.

کاش چنین ترجمه‌ای هم از داستانک‌های نویسندگان ایرانی تقدیم کشورهای عرب‌زبان می‌شد. دکتر امیر فرهنگ‌دوست، مترجم جوان آستارایی، پیش از این دو کتاب با نام‌های آنگاه که الهه‌ای شوم و ترتیب‌های تصادفی به بازار نشرِ ترجمه تقدیم نموده است که هر دو نیز موفق بوده‌اند.

داستانک‌های کتاب زندگی موازی ساده و دلپذیرند و از نظر موضوعی از تنوع خاصی برخوردارند. هفتادوپنج نمونه داستانک از هفتادوپنج نویسندهٔ پیر و جوان ادبیات کشورهای عربی یعنی شما دعوتید به ضیافتِ ظرافت‌های ترجمهٔ شور و شعور و جنون.

توجه شما را به چند نمونه از داستانک‌های این کتاب جلب می‌کنم و برای مترجم باشعور و تیزبین آن موفقیت روزافزون آرزومندم. از ناشر کتاب نیز سپاسگزارم که به نسل جوان ترجمه اعتماد کرده‌اند. از صمیم جان می‌گویم: «باش تا صبح دولتش بدمد/ کاین هنوز از نتایج سحر است».

زمستان 1403

 

مداوا

عبدالسلام هلالی / عراق

حالش را به «حساسیت بیش از حد» توصیف کردند و تصمیم گرفتند که

تحت مداوا قرارش دهند.

بعد از جلساتی طولانی، وضعیتش بهتر شد.

توهین‌ها را با آغوش بازی می‌پذیرد.

 

شهر سرد

جمال‌الدین الخضیری / مراکش

در شهری نگون‌بخت، ابرهای کم‌ارتفاعی هستند که روی بلندی‌ها و سقف‌ها فرود می‌آیند. چند روزی‌ست که دانه‌های برف قطع نمی‌شود. انگار این مکان از یکی از روستاهای نروژ یا… جدا شده. سرمایی را حس کرد که توی تمام وجودش می‌خزید. تصمیم گرفت به اولین کافه‌ای که به آن برخورد، وارد شود. جیب‌هایش را گشت. زود بخار متراکمی از دهانش بالا آمد و گفت: «لعنتی، هوا غربیه و جیبْ شرقی.»

 

فراموشی

أحمد الحاج محمود الحیاری / اُردن

قسم خورد که فراموشم خواهد کرد…

روز بعد تماس گرفت تا باخبرم کند که خودش را سرگرمِ چیزهایی کرده که به فراموش کردنم کمک می‌کند.

روز بعدش تماس گرفت و گفت که حتماً در فراموش کردنم موفق خواهد شد.

حالا هرروز مدام تماس می‌گیرد و تأکید می‌کند که فراموشم کرده.

 

 

زندگی موازی: گزینه‌ای از داستانک‌های معاصر عربی. ترجمۀ امیر فرهنگ‌دوست. تهران جهان کتاب، 1403. 88 ص. 1000000 ریال.

کتاب دیگر امیر فرهنگ‌دوست را اینجا ببینید.

ادبیات

تاریخ

هنر

فلسه

علم

 

ادبیات

تاریخ

هنر

فلسه

علم

 

ادبیات

تاریخ

هنر

فلسه

علم

 

سبد خرید شما در حال حاضر خالی است.

بازگشت به فروشگاه