
سیمنون در سایه ی مگره
سیمنون در سایه ی مگره عباس آگاهی مجله ی لاکرو در شماره ی ژوئیه ی 2023 خود، بخش مهمی را به مناسبت صد و بیستسالگی تولّد ژرژ سیمنون، به او اختصاص داده است. در واقع سیمنون یکی از پُر اثرترین نویسندگان قرن بیستم به شمار
سیمنون در سایه ی مگره عباس آگاهی مجله ی لاکرو در شماره ی ژوئیه ی 2023 خود، بخش مهمی را به مناسبت صد و بیستسالگی تولّد ژرژ سیمنون، به او اختصاص داده است. در واقع سیمنون یکی از پُر اثرترین نویسندگان قرن بیستم به شمار
با این شدت و سماجت، باران دیگر فقط باران نبود و باد هم فقط باد سرد نبود.
باد و باران تبدیل به شرارت طبیعت شده بودند.
چند دقیقه پیش، مگره در روی سکوی بیسرپناه ایستگاه راهآهن، آنچنان از این زمستان پایان ناپذیر به ستوه آمده بود که با خود اندیشی این زمستان حیوان به دام افتادهای است که تا جایی که میتواند به حمله ادامه میدهد…
مگره و مردمان محترم
هر دو، در چند قدمی ساختمان، مثل آدمهایی که مرددند از یکدیگر جدا شوند، در پیادهرو ایستاده بودند. قطرات بسیار ریز و تقریبا نامرئی باران میبارید. از انتهای کوچه، آوای ظریف ناقوسی که طنین ناقوسهایی دیگر، در جهات مخالف، به آن پاسخ میگفت، به گوش میرسید…
📌 از مجموعۀ نقاب منتشر شد:
نقاب ۱۱۵
مگــــره
ژرژ سیمنون
ترجمۀ عباس آگاهی
| 134 ص | 120000 تومان | چاپ اول |
مجلۀ لاکرو در شمارۀ ژوئیۀ 2023 خود، بخش مهمی را به مناسبت صد و بیستسالگی تولّد ژرژ سیمنون، به او اختصاص داده است. در واقع سیمنون یکی از پُر اثرترین نویسندگان قرن بیستم به شمار میرود و نزدیک به دویست رمان با نامهای مستعار و هفتاد رمانِ «مِگرِه» از خود به یادگار گذاشته است.
امروز بیشتر آثار او را به صورت فیلم سینمایی یا تلویزیونی، و به اغلب زبانهای خارجی، در اختیار داریم. او را مرد همهگونه زیادهروی توصیف کردهاند. ثروت هنگفتی از طریق آثارش به دست آورده و به گفتۀ خودش «اغلب با وحشت نیازمند شدن، که از مادرش به ارث برده» زیسته است. از شانزدهسالگی بهعنوان روزنامهنگار، در شهر زادگاهش در بلژیک، به کار مشغول شده است.
ولی در اولین فرصت خود را به پاریس رسانده و با خلق شخصیت داستانی کمیسر مگره به شهرت و ثروت رسیده است. امّا این مگره مردی معمولی است که به کنکاش در زوایای روان انسانی میپردازد، هیچگاه از مسیری که سیمنون برایش ترسیم کرده، یعنی فهمیدن و قضاوت نکردن، تجاوز نمیکند و امروز، هنوز برای خیلیها، همانند خود سیمنون، معمّای سربهمُهری باقی مانده است…
مگره و مرد بیخانمان در یک شب بهاری، دو کشتیران فلاماندی مرد بیخانمانی را که بهشدّت مجروح شده بود از رودخانۀ سِن بیرون میکشند. سربازرس مگره، بهرغم خودداری مرد از سخن گفتن، به هویت او پی میبرد: فرانسوا کلر، پزشک سابق، که از سالها پیش همسر و زندگی
خشم مگره امیل بوله، صاحب چند کافۀ شبانه در محلۀ مومارتر پاریس، ناپدید شد. او به طور معمول هر شب از یک کافه به کافۀ دیگر سر می زد و پیش از ساعت چهار صبح به خانه و نزد همسرش بازمیگشت. پیکر بیجان بوله دو روز
از مجموعۀ نقاب منتشر شد:
نقاب 103
مگره در آبگرم ویشی
ژرژ سیمنون
ترجمۀ عباس آگاهی
سربازرس مِگرِه به توصیۀ دوست و پزشک خانوادگیاش، دکتر پاردُن، برای استراحتِ درمانی راهی آبگرم ویشی میشود.
همسرش در این سفر همراه اوست. برنامۀ روزانۀ آنها عبارت است از: چند کیلومتر پیادهروی، سرزدن به چشمههای آب معدنی و نوشیدن مقدار معینی از آبهایی که خواص درمانی دارند…
اما آرامش و آسودگی خیال سربازرس چندان دوام نمییابد و با وقوع قتل مرموز زنی از اهالی ویشی به پایان میرسد…
📌صدمین نقاب منتشر شد:
مگره در پیکراتس
ژرژ سیمنون
ترجمۀ عباس آگاهی
رقعی. 174ص. 70000 تومان (چاپ اول)
◽️
در ساعت چهار و نیم بامداد، دختر جوانی که بهزحمت روی پایش بند بود وارد کلانتری کوچهٔ لارُشفوکو شد. آرلِت، رقاص کابارهٔ پیکراتْس، آمده بود تا از جنایتی قریبالوقوع خبر دهد.
او ادعا میکرد که به طور اتفاقی شنیده که دو مرد قصد جان یک کُنتس را دارند. اما پس از گذشت چند ساعت و بازیافتن هشیاریاش، آنچه را که گفته بود پس گرفت. سربازرس ژول مگره هنگامی وارد ماجرا شد که پیکر بیجان آرلِت را در خانه اش یافتند…
از این کتاب چندین روایت سینمایی در اروپا و نیز ژاپن ساخته شده است. سیمنون در این رمان تصویری دقیق، بیادعا و بدون پیشداوری از فضای حاکم بر زندگی شبانهٔ محلّهٔ مومارتر و پیگال پاریس ترسیم کرده است.
موریس مارسیا صاحب رستوران بزرگ و مشهور لاساردین بود. رستورانی که در آن هم رجال سرشناس و هنرمندان پاریس را میشد یافت و هم سرکردگان باندهای تبهکار را. پیکر بیجان او را شبهنگام در پیادهروی خیابانی در مومارتر یافتند.
سربازرس مِگرِه، که از گذشتهٔ مارسیا بهخوبی باخبر است، تحقیقات خود را از خانهٔ مجلل و همسر جوان او آغاز میکند…
بانویی سالخورده و آراسته، به سربازرس مِگرِه مراجعه میکند. او والانتین بیوهٔ فردینان بِسُن، کارخانهدار معروفی است که پیش از ورشکستگی ثروت زیادی داشت.
والانتین خبر میدهد که خدمتکار جوانش بر اثر نوشیدن باقیماندهٔ لیوان آبی حاوی داروی خوابآور درگذشته است. در اصل این لیوان به والانتین تعلق داشت که هرشب، پیش از رفتن به رختخواب، همین دارو را مینوشیده است.
او این حادثه را نشانهای از سوءقصد به شخص خود تلقی میکند.
سربازرس مِگرِه تحقیقات را از اِتروتا، شهر کوچکی در ساحل دریا، آغاز میکند و بهزودی درمییابد که ماجرا پیچیدهتر از آن است که در آغاز به نظر میرسید…
نشانی: تهران. خیابان انقلاب. خیابان ابوریحان. خیابان نظری شرقی. شماره 12. واحد 36 کدپستی: 1315883474
تلفن:98-66968097-021
ایمیل: info@jahaneketab.ir
برای آگاهی از اخبار کتاب ایمیل خود را وارد کنید
ادبیات
تاریخ
هنر
فلسه
علم
ادبیات
تاریخ
هنر
فلسه
علم
ادبیات
تاریخ
هنر
فلسه
علم