هرکس که گفتمانهای رایج در ایران صدسال اخیر را دنبالکند، ناظر بر یکی ازحساسترین و اختلاف برانگیز ترین آنها، یعنی گفتمان دائر برمسائل ایرانیّت، ملّیّت و قومیّت میشود.
این واقعیت که اختلاف نظرهاحتی دربارۀ مفهوم و مدلول سرزمینی، قومی، طبقاتی، ملّی و سیاسی ایران شروع میشود نویسنده را واداشته است که کار را از بررسی و سنجش این اختلاف آغاز کند و آن را با کنکاش دربارة تاریخ پیدایش و تحول این مفهوم و مدلول آن ادامه بدهد.
کاری که به این صورت آغاز می شود پیشزمینۀ کوشش برای شناخت گونههایی ازگرایشهای ایرانگرا، ملّتگرا وقومگرا در ایران قرن نوزدهم و تحول آنها تا آغاز جنگ دوم جهانی است.
تمایز میان ایرانگرایی به معنای یک مفهوم کلّی در یک طرف و ملتگرایی ، قومگرایی و اسلامگرایی به معنای اجزای آن مفهوم کلّی در طرف دیگر یکی از شاخصهای اصلی این بررسی است. آنچه این تمایز را لازم میسازد تعریف ملّت به معنای جماعتی است که حق حاکمیت شاخص اصلی تمایز آن از جماعتهای نوع دیگر است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.