کسانی که به سیر تحولات شعر فارسی در نحلههای مختلف فکری، زبانی و شکلی از دورهٔ مشروطه به بعد علاقهمندند، نیک میدانند که جدال سنّت و تجدد یکی از اساسیترین ویژگیها در این دوره محسوب میشود.
یکی از شاعرانی که بهویژه در چهار دههٔ 1320 تا 1350 از بیرَقداران اصلی این جدال محسوب میشد، شاعری است به نام مهدی حمیدی شیرازی. او با آنکه اهل شیراز بود، به سبک شاعران بزرگ این شهر، یعنی سعدی و حافظ تمایلی نداشت. سبک شعری مورد پسند او سبک خراسانی و آذربایجانی، یعنی شعر فارسی در سدههای سوم تا ششم ه.ق بود…
البته، بهطبع، وی در مواردی محدود، گاه به شعر سدههای های هفتم و هشتم ه.ق، دورهٔ قاجار، عصر تجدد ادبی، و ادبیات فرنگی نیز رُبع نگاهی میافکند. اما معیار شعر برای او قصیدهسرایی گویندگانی مانند فرخی سیستانی و خاقانی شَروانی و انوری ابیوردی بود.
علاوه بر این، او به خلاف اغلب مردم شیراز، که مردمی آرامشخواه و صلحدوستاند، در دهههای مورد بحث از هرگونه جدل با نیما یوشیج، شاگردان او، و دیگر نوگرایان ادبی، و در مواردی حتی شماری از شاعران و ادیبان سنّتگرا، اِبا نمیورزید. البته، این گروهها نیز از هیچگونه پاسخ متقابل به او خودداری نمیکردند. زیستِ ادبی حمیدی شیرازی در میان شاعران ایران در عصر تجدد پُرفراز و فرود، بسیار استثنایی و شگفت آور به نظر میرسد.
کتاب حاضر، در تداوم جستوجوهای ادبی پیشین کامیار عابدی در زندگی و شعر شاعران ایران از سپیدهدمِ بیداری و تجدد به بعد، پاسخی است در حدّ امکان بیطرفانه به اینکه حمیدی شیرازی به راستی که بود، چهگونه زیست، چه گفت، و به چه موضوعهایی اندیشید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.