بهار در لزن ذیل بر مرغ سحر پروانه بهار داستان سفر درمانی پدرم، ملک الشعرا بهار، به دهکدهٔ کوهستانی لِزَن و بستری شدن او در آسایشگاه مسلولان را پیش از این در زندگینامهام، مرغ سحر، که انتشارات جهان کتاب در تهران منتشر کرده، نوشتهام؛ خاطرهای که میخوانید گوشهای دیگر از یادگار […]
Tag Archives: زبان فارسی
زبان فارسی یا پارسی یکی از زبانهای ایرانی غربی از زیرگروه ایرانی شاخهٔ هندوایرانیِ خانوادهٔ زبانهای هندواروپایی است که در کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، پاکستان، عراق، ترکمنستان و آذربایجان به آن سخن میگویند. فارسی زبان چندکانونی است و زبان رسمی ایران، تاجیکستان و افغانستان بهشمار میرود.
تو را کشتم تا سپس دوستت بدارم! (بررسی سه تألیف زندگینامهای دربارة فروغ فرّخزاد) کامیار عابدی 25 بهمن ماه سالمرگ فروغ یادش گرامی نقد ادبی و زندگینامهنویسی الف) تاریخ نقد ادبی رنگینکمانی است از تنوّع و تضادّ. یکی از این تنوّعها و تضادها مربوط است به رابطۀ نقد ادبی و زندگینامهنویسی. شمار […]
تحول ادبی در پرتو تحول اجتماعی (بیست نمونه از شعر زنان نوگرای ایران در دههٔ 1390) کامیار عابدی الف) اگر نوشتهٔ خود را با این عبارت آغاز کنم که «در عصر جدید، زنان ایران برپا خاستهاند»، شاید شماری نهچندان اندک از خوانندگان، صاحب این قلم را به احساساتیگری مُنتسب و مُتّهم کنند. اما […]
نگاهی به مسئله دستورخط نقدی بر ویراست جدید دستورخط فارسی فرهنگستان نازنین خلیلیپور داشتن دستورخط مصوب، یا بهتر بگویم نظاممند، یکی از دستاوردهای فرهنگی هر کشور، و البته تدوین آن یکی از وظایف مهم فرهنگستانِ زبان است. با این حال شاید این موضوع در نظر بعضیها سطحی و کماهمیت باشد […]
اعتراض به هستی تحمیل شده معصومه علیاکبری روزهای پایانی سال 1399 است. آخرین روزهای سدهٔ چهاردهم خورشیدی. سدهای که با انقلاب مشروطه آغاز شد و با پیآمدهای یک انقلاب دیگر از جنس دین به پایان رسید. سالهای پایانی این قرن سالهایی بود همه تلخ، همه سیاه، سالهای مرگ. حالا پس […]
نوجوان ایرانی و آموزش زبان فارسی زبان فارسی و ادبی امروز را باید در دبیرستان و در دانشکدۀ ادبیات به دانشجویان آموخت.[1] حبیبالله آموزگار در سالهای آغاز مشروطیت که مردمْ شوری و جوانانْ عشقی و شوقی به زبان و ادبیات داشتند، در تمام مدارس ابتدایی ـ چون در آن زمان […]
عبدالحسین آذرنگ و کریم امامی کریم امامی «کار کردن در محیطی که احساس کنی دانش و مهارت و تجربهات باید بیش از آن باشد که هست، و مدیر سختگیری هم بالای سرت باشد که مدام به تو نیش و سُقُلمه بزند و عیبها و کاستیهایت را پیش رویت بگذارد یا به رُخت […]
احمد اخوت قلم و نگاه جستارگونه گیتی صفرزاده احمد اخوت شیفته زبان و ادبیات است. دکترایش را در رشته زبانشناسی و نشانهشناسی گرفته، هم مولف است و هم مترجم، جزو حلقه ادبی جنگ اصفهان بوده و از اعضای شورای نویسندگان فصلنامه زندهرود که از نشریات ادبی ارزشمند است. اما این همه […]
خودكشی نامهای از نیما نيما يوشيج شرحی بر اين نامه ـ نوشته الف) در اوايل دهۀ 1300 خورشيدی، شماری از جوانان شاعر، نويسنده، مترجم و هنرمند، كه كمابيش تجدّدخواه، رمانتيك، و اغلب متولّد آغاز تا پايان دهۀ 1270 بودند، گاه در پايتخت همديگر را میديدند: ميرزادۀ عشقی، نيما يوشيج، محمّدضياء […]
رفیق ابراهیموف علی خزاعیفر ابراهیم آلِمحمود هوادارِ سینهچاکِ ادبیاتِ روسی بود و این ادبیات را با روحیهٔ غمپرور و متفکّر ایرانی کاملاً سازگار میدید. پوشکین که پدر زبان و ادبیات روسی بود و احترامش محفوظ. آنقدر رمان هفت هزار خطی او، یوگنی آنگین، را خوانده بود که حتی جملههای یومیهاش هم از سادگی و زیبایی تغزلی […]
- 1
- 2