پنج دهه حروفریزی در ایران
کوکب طاهباز
چکیده
صاحبنظران معتقدند که ورود حروفریزی و تولید حروف سربی از عمدهترین تحولات صنعت چاپ در ایران است. در طول تاریخ دویستسالۀ چاپ در ایران، سه کارخانۀ حروفریزی آزادی (1319)، زر (1334) و ایران (1346) طی پنج دهه و تا قبل از فراگیر شدن سیستمهای دیجیتال، به تولید حروف سربی مورد نیاز چاپخانهها پرداختهاند و از این رهگذر بر سلیقه و ذائقۀ خوانش ایرانیان اثر گذاشتهاند.
تا پیش از شروع فعالیت حروفریزیها، در دوران قبل و بعد از مشروطه و حتی تا پایان حکومت پهلوی اول، حروف سربیِ آماده جزو اقلام وارداتی بود. پس از مشروطه و با گسترش مطبوعات و ارتقای فرهنگی جامعه، نیاز به تولید حروف سربی دوچندان شد. ازاینرو، چاپخانۀ مجلس شورای ملّی تلاشهایی برای تولید حروف سربی انجام داد. در دهۀ 1320 خورشیدی کارخانۀ حروف آزادی، بهعنوان اولین تولیدکنندۀ حروف سربی، فعالیت خود را آغاز کرد. این کارخانه بهوسیلۀ قالبهای حروفی که از خارج (و عمدتاً از حروفریزیهای آلمانی) تهیه میکرد، به ریختهگری و تولید حروف سربی میپرداخت. بعد از حدود یک دهه، همکاران جوان کارخانۀ آزادی با طراحی و تولید قالب یا ماتریس حروف، حروفریزی زر را راهاندازی کردند.
در دهۀ 1340 خورشیدی حروفریزی زر از پرافتخارترین صنایع چاپ در ایران به شمار میرفت. مدیران زر تلاش میکردند تا با سرعت و کیفیت هرچه بیشتر حروف فارسی چاپخانهها را تأمین کنند و از این رهگذر به تنوع و زیبایی حروف نیز بپردازند. همچنین آنها توانستند نیاز به طراحی فونت را در جامعۀ چاپ مطرح کنند و زمینۀ فعالیت یکی از بزرگترین طراحان فونت فارسی، حسین عبداللهزاده حقیقی را فراهم سازند. حروفریزی زر توانست در سه دهه حروف پرمصرف و ماندگاری چون 12 سیاه، کیهان 84 و سری زر سیاه و نازک را به بازار عرضه کند.
حروفریزی ایران نیز از سال 1346 به روش دیگری به تولید و فروش حروف سربی پرداخت. اما از نیمۀ دهۀ هفتاد خورشیدی با فراگیر شدن سیستمهای دیجیتال، همۀ فعالیتهای حروفریزی در ایران یکییکی به کار خود پایان دادند. این مقاله به روایت ماجراهای پنج دهه فعالیت حروفریزی در ایران میپردازد.

پیشینۀ حروف سربی در ایران
از دو قرن پیش که صنعت چاپ وارد ایران شد، همۀ ملزومات چاپ بخصوص حروف سربی از کالاهای تکنولوژیک، مهم و گرانقیمت وارداتی بودند. اولین حروف سربی در اوایل حکومت قاجار، به دستور عباس میرزا و توسط میرزا زینالعابدین، از روسیۀ تزاری تهیه و آورده شد. میرزا زینالعابدین ملزومات چاپ و اولین حروف سربی عربی را در سال 1196 خورشیدی از سنپترزبورگ به ایران آورد و اولین کتاب چاپی ایران، رسالۀ جهادیه، را چاپ کرد. یک سال بعد نیز میرزا صالح شیرازی در هنگام بازگشت از لندن حروف سربی اولین روزنامۀ ایرانی یعنی «کاغذ اخبار» را با خود آورد[1]. کمکم و با توسعۀ مطبوعات، چاپچیهای دیگر هم حروف مورد نیاز خود را از چاپخانههای کشورهای اسلامی مثل عثمانی، مصر، لبنان و هند تهیه میکردند و به چاپ مطبوعات میپرداختند. تا اینکه با ورود و محبوبیت یافتن چاپ سنگی، مدتزمانی در حدود پنجاه سال، چاپ سربی مطلقاً اقبالی نداشت؛ زیرا ایرانیان ترجیح میدادند مطالب را همانگونه که مینویسند بخوانند. عموماً خوشنویسی مورد توجه قرار داشت و چاپ مطالب با آن ارزانتر، چشمنوازتر و دستیافتنیتر نیز مینمود. از طرف دیگر، عدم وابستگی به فناوری، مواد و دستگاههای چاپ سربیِ غربیها، باعث اقبال بیشتری به استفاده از چاپ سنگی میشد.
اما همزمان با جریانات مشروطه و نیاز روزافزون به تنوّع مطبوعات (بخصوص در زمینههای سیاسی- اجتماعی) و همچنین توجه به سبک و سیاق حاکم بر چاپ مطبوعات در دنیا، دیگر چاپ سنگی جوابگوی نیازهای جامعه نبود. پس بهتدریج بار دیگر چاپ سربی در ایران رونق گرفت و با نیاز چاپخانهها به حروف بیشتر، تجارت مستقیم حروف و ملزومات چاپ سربی رواج یافت.
از انقلاب مشروطه به بعد، حروف سربی توسط تجار ایرانی از کارخانههای معروف اروپایی و عمدتاً آلمانی خریداری میشد و در بازار چاپ ایران به فروش میرسید. ملاک انتخاب تجار یا مأموران خرید حروف سربی، الگوبرداری از مطبوعات بزرگ دنیا و بخصوص شباهت به سبک روزنامههای مهم وقت عربی و اروپایی بود؛ مثل روزنامهها و کتابهایی که در استانبول و قاهره چاپ میشد[2].

در بین حروف سربی وقت، حروف عربی کارخانههای اِشتمپِل،[3] برتهُلد[4] و شِلتر در ایران طرفدار بیشتری داشتند.[5] حروف تازه از راه رسیده با اعلان در روزنامهها و به صورت مزایده به فروش میرسید. اعلان زیر که در 13 خرداد 1294 در روزنامۀ رعد به چاپ رسیده است، شاهدی بر این امر است.

در پی استقرار حکومت پهلوی، همراه با گسترش تدریجی سواد و فرهنگ، چاپخانههای دولتی نیز تجهیز میشدند و برایشان حروف سربی با بودجۀ دولتی و به طور مستقیم از بهترین کارخانههای حروفریزی آلمان خریداری میشد. این حروف با سفارشِ اصلاح و تکمیل برای خط فارسی به ایران میرسید و در چاپخانهها مورد استفاده قرار میگرفت.

و اما ابتکار تولید حروف سربی در ایران به شخصیتهای سیاسی پس از مشروطه بازمیگردد. سیّد ضیاءالدین طباطبایی، سیاستمدار منتقد و روزنامهنگار دوران مشروطه، روزنامههای متعددی به چاپ میرساند که به خاطر زبان تند و جانبدارانهاش یکی پس از دیگری توقیف میشدند. همۀ آن روزنامهها و نشریۀ مهمی چون رعد در چاپخانهٔ خودش به نام «مطبعۀ روشنایی» چاپ میشد که از چاپخانههای بزرگ، مجهز و پرکار زمان خود بود.
سیّد ضیاء دو دستگاه پیشرفتۀ حروفریزی از کارخانۀ فوشۀ فرانسه خریده و به مطبعۀ روشنایی آورده بود؛[6] ماشینهایی «راهبردی» که به هر کسی نمیفروختند! (و البته گفته شده که این چاپخانه از کمکهای مالی دولتهای بیگانه نیز برخوردار بوده است). پس از به قدرت رسیدن رضاخان و تبعید سیّد ضیاء، خانه[7] و چاپخانهاش توقیف شد. او از رضاشاه خواست تا بابت بدهیهایش به دولت، تمام دستگاهها و ملزومات مطبعۀ روشنایی را به چاپخانۀ مجلس بفروشد. بهاینترتیب ماشینهای حروفریزی سیّد ضیاء در سال 1312 خورشیدی وارد چاپخانۀ مجلس شد که مجهزترین چاپخانۀ زمان خود نهتنها در ایران، بلکه در خاورمیانه بود.[8]


ارباب کیخسرو، رئیس وقت چاپخانۀ مجلس و معاونش کریم آزادی، که مجذوب ماشین ریختهگری حروف شده بودند، واحد حروفریزی را فعال کرده[9] و تلاشهایی نیز برای تولید حروف سربی صورت دادند. ولی راهاندازی آن ماشینها و تولید حروف، بدون آموزش و بدون حضور کارشناس فنّی، نهتنها نتیجهای نداشت بلکه هزینههایی بیش از خرید حروف وارداتی داشت.

کارخانۀ حروفریزی آزادی
در سال 1317 ارباب کیخسرو شاهرخ بازنشسته و کریم آزادی رئیس چاپخانه شد. او بلافاصله تصمیم به نوسازی تجهیزات چاپخانه گرفت و در جریان سفر به آلمان و خرید تجهیزات برای چاپخانۀ مجلس، 20 دستگاه حروفریزی نیز برای خود خریداری کرد[10] زیرا از گرفتاری کسری حروف در چاپخانههای دولتی و غیردولتی کشور مطلع بود.
سرانجام در سال 1319 «کارخانۀ حروفریزی آزادی» در نزدیکی مجلس، در خیابان اکباتان، روبهروی وزارت فرهنگ (عمارت مسعودیه) راهاندازی شد[11]. در حروفریزی آزادی، ماتریس[12] حروفی که از کارخانههای اروپایی آورده شده بود در ماشینهای ریختهگریِ حروفریزی قرار میگرفت و حروف سربی تولید میشد و سپس با قیمتی بسیار ارزانتر از حروف وارداتی در اختیار چاپخانهها قرار میگرفت.

کریم آزادی تحصیلکردۀ آلمان بود و تجربۀ فنّی و فرهنگی بسیاری از کار در چاپخانۀ مجلس داشت. چنین به نظر میآید که ملاک و سلیقۀ او نیز برای خرید ماتریسها (قالبها)، کیفیت و سلیقۀ مطبوعات عربی بوده باشد. زیرا او نیز مانند بزرگترین چاپخانههای دنیای عربزبان، ماتریسهایش را از معروفترین ماتریسسازیهای اروپا مثل برتهلد میخرید. هرگاه ماتریسها خراب میشدند، پس از سفارش و صرف هزینۀ سنگین و زمانی طولانی، ماتریسهای جدیدی از راه میرسیدند و سپس حروف جدید در مطبوعات خودنمایی میکردند.

تقریباً ده سال طول کشید تا بهمرور و با کمک استاد جهانسوزی[13] و استاد دَوَلّو[14] برای اصلاح و رفع نواقص ماتریسها، خودشان اقدام به تعمیر ماتریس کنند. اسماعیل دولّو، استاد زبردست ماتریسسازی در ایران، گفته است: «در حروفریزی آزادی از سال 1329 ما شروع کردیم به ماتریس زدن». او بعضی از ماتریسهای حروف عربی را برای نگارش فارسی اصلاح میکرد. حروف این کارخانه به دلیل همین اصلاحات و اینکه در ایران ریختهشده بودند به نام حروف « آزادی» فروخته میشد.


اسماعیل دولّو خاطرهای از ساخت ماتریسهای فونت هجده در اردیبهشت سال 1332 را چنین نقل کرده است: «گاهی آقای آزادی میرفت و خانمش به جایش میآمد. خانمش هم آلمانی بود. در آن زمان ماشین فونت هجدهمان شکسته بود. اتفاقاً روزنامۀ اطلاعات آتش گرفته بود و بهطورکلی حروفش ذوب شده بود و همان حروف هجده را میخواستند. خانم به من گفتند: میتوانی این قطعه را بسازی؟ ما قطعه را شروع کردیم به ساختن و نمونۀ حروفشان را درآوردیم و بعد خود خانم یک جشنی گرفت و بستنی داد به بچهها، چون حروف ماشین درآمد. از آن به بعد، ما دیگر هم ماتریس میزدیم، هم تعمیرات میکردیم، هم میساختیم.»[15]
و بهاینترتیب کارخانۀ حروفریزی آزادی طی سالهای 1319 تا 1344 خورشیدی، حروف چاپخانههای تهران و شهرستانها را تأمین میکرد.

دو نفر از کارکنان کارخانۀ حروفریزی آزادی در سالهای میانی دهۀ 1330، با شناختی که از بازار حروف و حروفچینی در ایران و مشکلات تولید حروف در حروفریزی آزادی داشتند دریافته بودند که شاهکلید تولید حروف فارسی آن است که ماتریس حروف را نیز در ایران تولید کنند؛ زیرا هزینۀ انتقال حروف سربیِ متنوّع و جدید بسیار زیاد و رفع کسری ماتریس حروف در تعامل با کارخانههای مبدأ بسیار پرهزینه و زمانبَر بود. از طرفی صنعتگران حروفریزی نیز بعد از وقایع 1332، که زمزمههای صنعتی شدن و استقلال از هر طرف به گوش میرسید، به این فکر افتادند. رحمان ناصری، از صنعتگران کارخانۀ حروفریزی آزادی، گفته است: «اصرار من برای خرید ماشین ماتریسسازی غیر از موارد فوق این بود که ماشین را برای کشورهای شرق آسیا و خاورمیانهای نمیساختند، چون منافعشان اجازه نمیداد.»[16]

سرانجام در سال 1334 عبدالرحمان ناصری و حبیبالله عبدی با هدف استقلال در تولید حروف سربی، حروفریزی الهام[17] (زر) را تأسیس کردند. رحمان ناصری با گذراندن دورۀ تخصصی حروفریزی در کارخانههای برتهلد و میشل کمپف، سه دستگاه ماشین ماتریسسازی را تحت شرایطی از اروپا خرید و به ایران وارد کرد و سرانجام حروفریزی الهام (زر) راهاندازی شد.[18]

آنها آنقدر درگیر تهیۀ ماشین ماتریسسازی بودند که فراموش کردند لازمۀ تولید حروف و استفاده از ماشین ماتریسسازی، قبل از هر چیز، داشتن مهارت طراحی حروف است.[19] اما بهمحض دریافت این موضوع در پی یافتن طراح حروف به همهجا سر زدند تا شخصی را که در خطاطی، نقاشی و امور فنّی تخصص داشته باشد بیابند. آنها حتی نزد خطاطان بزرگی چون استاد حسن زرّین خط_ نستعلیقنویس معروفی که چاپنوشت تمام آثار ملّی (اسکناس، تمبر، کاشی، شناسنامه و …) آن دوره به خط او بود _ و همچنین حاج محمدعلی غروی، نسخنویس معاصر رفتند. اما همۀ آنها با قلم نی مینوشتند و طراحی حروف نمیدانستند. سرانجام بهواسطۀ یکی از دوستانشان، جوانی به نام حسین عبداللهزاده حقیقی[20] به آنها معرفی شد. او به خطاطی[21]، نقاشی، لیتوگرافی و تصادفاً به امور ریختهگری نیز تسلط داشت[22] و در همان جلسۀ اول، بدون اینکه در زمینۀ طراحی حروف سابقهای داشته باشد و فقط با خواندن دستورالعمل ماشین حروفریزی، حروف موردنظر قالبساز را ده برابر بزرگتر نقاشی و خطاطی[23] کرد و بلافاصله برای طراحی حروف استخدام شد.[24]
تصویر34

نتیجۀ اولین همکاری حقیقی و حروفریزی الهام (زر)، تولید حروف «12 سیاه»[25] بود. طرح حروف 12 سیاه از حروفی برداشت شده بود که قبلاً از روسیه آمده بود و در متن مجلات و کتابها بسیار کاربرد داشت و ازاینرو مورد نیاز بسیاری از چاپخانهها بود. حروفریزی زر از حروف 12 سیاه دو سری ماتریس تولید کرد که یک سری از آن را به چاپخانۀ ارتش دادند و از سری دیگر برای قالبریزی و تولید حروف استفاده میکردند.
پس از تولید قلم 12 سیاه یا همان حروف روسی، حروفریزی زر توانست در سالهای بعد ماتریس اندازههای 8، 10، 12، 14، 16، 18، 24، 36، و 48 را بازطراحی و حروفش را تولید کند.[26]

در سالهای آغازین دهۀ 1340 خورشیدی، که روحیۀ استقلالطلبی در صنعت چاپ هم گسترش یافته بود، به ذائقه و سابقۀ بصری خوانندگان ایرانی نیز توجه شد و با وجود تولیدکنندهای مثل حروفریزی زر، کمکم سفارشدهندگان به کشف نیازهای خود پرداختند. اهمیت دادن به اتصالات حروف، وضوح، سرعت خوانایی و دور شدن از سبکهای خوشنویسی عربی و همچنین توجه به کاربردهای مطبوعاتی فونت، در این دوره از آثار حروفریزی زر دیده میشود که همگی توسط حسین عبداللهزاده حقیقی طراحی شدهاند. با این موفقیت چشمگیر در تولید ماتریس و حروف سربی، حروفریزی زر زمینۀ طراحی و تولید حروف جدید و مورد نیاز مطبوعات را فراهم کرد و درخواستها و سفارشهای جدید یکی پس از دیگری روانۀ آنجا شدند: حروف «کیهان 84» برای روزنامۀ کیهان، حروف «ایرانیک» برای دایرهالمعارف فارسی مصاحب، حروف «9 سیاه» برای بنیاد فرهنگ ایران و سری انواع اندازههای حروف زر[27]برای چاپخانهها در طی سالیان، ساخته و تولید شدند.[28]

عبدالرحمان ناصری خاطرهای را از اولین سفارش اختصاصی فونت در ایران چنین نقل میکند:
«در ابتدای سال 1340 روزی دکتر مصباحزاده[29] مرا به منزل خود در ابتدای خیابان فرصت احضار نمود و سهنفری بهاتفاق حسن قریشی، قائممقام مؤسسۀ کیهان، در پشت درهای بسته جلسهای تشکیل دادیم. آقای مصباحزاده از من میخواست که یک نوع تیتر مخصوصی برای صفحۀ اول روزنامۀ کیهان تولید کنم که مشابه آن را هیچ مؤسسهای نداشته باشد و اختصاصاً برای روزنامۀ کیهان ریخته شود. از من تاریخ آماده شدن آن را پرسید و شرایط طراحی و غیره را جویا شد. به ایشان یادآوری کردم که یک ماه و نیم تا دو ماه طراحی آنوقت میگیرد و ماتریسسازی آن دو ماه و حدوداً سه ماه حروفریزی آنوقت میبرد و به شرطی که شما دو تُن از من خریداری کنید، من آمادگی دارم که آن را تهیه کنم. او بدون هیچگونه چانهزنی دستور پرداخت مبلغ یک تُن آن را صادر کرد و اعلان نمود که شروع نمایم.
«آقای حسین حقیقی را دیدم و درخواست طراحی را دادم، به ایشان هم برای تسریع در این امر علیالحساب دادم و رأس ده روز دیگر طراحی آماده شده بود که به رؤیت آقای مصباحزاده رساندم، پسندید، و ماتریسسازی را شروع و درست در مبدأ پایان 45 روز به ایشان اطلاع دادم که نمونه آماده است. موقعی که قلم و نمونۀ چاپی را دید به قدری ذوق کرد که بیاختیار مرا در آغوش گرفت و غرق بوسه کرد. سپس از من تعهد کتبی خواست تا حتیالممکن تا شش ماه از فروش این حروف به دیگری خودداری کنم.

محل کارگاه حروفریزی زر از 1341 تا 1344 در خیابان لالهزار، کوچۀ نکیسا (شاهچراغی)، که در حال حاضر آرشیو روزنامۀ کیهان است.
«وقتی همان شب[30]، تیتر روزنامه با حروف 84 پُنط سیاه[31] زده شد، غوغا شد و روی تیراژ اثر گذاشت. فردا صبح میرزا عباس خان مسعودی[32] با پسرش فرهاد به سراغم آمدند به شرکت چاپ زر؛ کاری که هیچوقت اتفاق نیفتاده بود! به من گفتند: “تو که این حروف را داشتی چرا آن را به ما ندادی؟ هر چقدر میخواستی مبلغ آن را به تو میدادم! حالا به من هم یک گارسه بدهید.” هر چه اصرار کرد، نسبت به قولی که به دکتر داده بودم عمل کردم و حروف مورد نظر را به روزنامۀ اطلاعات ندادم. حتی مرحوم مسعودی مرا در این مورد به شدیدترین وجهی تهدید کرد. این خاطره از بهترین خاطرات مشغلۀ حروفریزی در این رشتۀ هنری است.»[33]

استفاده از حروف «کیهان 84» برای اولین بار در صفحۀ اول روزنامۀ کیهان (3 بهمن 1340)
حروف کیهان 84 از 3 بهمن 1340 در صفحۀ اول روزنامۀ کیهان مورد استفاده قرار گرفت و دو روز بعد، در 5 بهمن 1340، روزنامۀ کیهان ضمن معرفی این قلم، رسماً مراتب سپاس خود از حروفریزی الهام (زر) را به اطلاع عموم رساند.[34]
در سال 1344، بعد از درگذشت کریم آزادی و تعطیل شدن حروفریزی او، تمام ماشینهای کارخانۀ آزادی توسط حروفریزی زر خریداری و زر یکهتاز میدان حروفریزی شد. در دهۀ 1340 خورشیدی که چاپخانههای قدرتمندی مثل کیهان، اطلاعات، بانک ملّی، ارتش، تابان و … از حروفچینیِ ماشینیِ سطرریز (مثل ماشینهای حروفچینی لاینوتایپ و اینترتایپ با حروف فارسی خارجی) استفاده میکردند، فقط حروفریزی زر بود که حروف تک سربی را جهت حروفچینی دستی برای چاپخانههای بزرگ و کوچک سراسر کشور تولید میکرد[35] که البته رونق بسیار هم داشت.

ماشینهای حروفریزی زر
حروفریزی زر، تأثیرگذارترین حروفریزی ایرانی در تاریخ چاپ ایران و طراحی حروف فارسی بوده است. اسماعیل دولّو و سلیمان جهانسوزی، که از ماتریسسازان و حروفریزان زمان خود بودند، در این سازمان نیز کار میکردند. به پشتوانۀ حضور هنرمندان و صنعتگران ماهر، حروفریزی زر توانست علاوه بر ماتریس حروف فارسی، ماتریسِ سری حروف عربیِ معرب، روسی، ارمنی و لاتین را نیز اختصاصاً برای سفارشدهندگان ایرانی و همچنین خارجی بسازد.[36]

تابلوی کارگاه حروفریزی زر از 1344واقع در خیابان لالهزار

حروف سربی زر
در سال 1355 مالکیت حروفریزی زر به خانوادۀ مطبوعاتی ملاسعیدی[37] انتقال یافت که تا اواخر دهۀ هفتاد فعال بود. اما بهتدریج با همهگیر شدن استفاده از فناوریهای دیجیتال مثل نرمافزارهای پیشکار، زرنگار، ورد و … و عدم نیاز صنعت نشر و مطبوعات به حروف سربی، به کار خود پایان داد.

حروفریزی ایران در خیابان ناصر خسرو، اول باب همایون
حروف ایران (اِسفرجانی)
حروفریزی ایران یکی دیگر از حروفریزیهای مهم دهۀ 40، 50 و 60 خورشیدی بود و به روش دیگری به تولید و فروش حروف سربی میپرداخت. حروفریزی ایران از سال 1345 (یا 1346) [38] با مالکیت و مدیریت یکی از خانوادههای مهم صنعت چاپ ایران، خانوادۀ اِسفرجانی، آغاز به کار کرد[39] و با استفاده از دو دستگاه ماشین مونوتایپ به تولید و تأمین حروف بخشی از چاپخانهها پرداخت.

در هر ماشین مونوتایپ (انگلیسی) ماتریس حروف متنوعی تعبیه شده بود و مشتری از روی کاتالوگِ دستگاه، مقدار مشخصی از حروف دلخواهش را سفارش میداد[40]. درواقع مهدی اسفرجانی از این ماشینها برای تولید حروف خاص دستگاه و به مقدار مورد نیاز مشتری استفاده میکرد.[41]

ماتریسهای ماشین مونوتایپ
با اینکه ماشین مونوتایپ برای حروفچینی مطبوعاتِ یک چاپخانه طراحی شده بود و نه برای تولید انبوه و تأمین حروف تک چاپخانهها،[42] ولی بااینحال حروف اِسفرجانی طرفدارانی داشت. همیشه چاپخانههایی بودند که ظرافت، تفاوت و کیفیت حروف ماشین مونوتایپ را بر حروف وطنیِ زر ترجیح میدادند و بیشتر میپسندیدند. آن مشتریان معتقد بودند که حروف سربیِ خارجی باکیفیتتر و بادوامتر است. حروف مونوتایپ حروفریزی ایران سبکهای مختلف و پر کاربردی مثل نازک، سیاه و توخالی (یا دوخطی) داشت و با نام حروف اِسفرجانی در بازار چاپ شناخته میشد.

حروفریزی ایران
اما حروفریزی ایران نیز با ورود فناوریهای دیجیتال در دهۀ 1370 به تاریخ پیوست. حروفریزی ایران در خیابان ناصرخسرو، طبقۀ بالای لوانتور و در نزدیکی چاپخانههای سربی معروفی چون تابان، علمی، سپهر و … قرار داشت.
پایان پنج دهه حروفریزی
از دهۀ هفتاد خورشیدی که استفاده از کامپیوتر در ایران رواج یافت، سرعت، دقت، اقبال و ارزانی نسبی حروفچینی دیجیتال باعث شد تا حروفچینی سربی برای همیشه به تاریخ بپیوندد. البته حروف مورد استفاده در حروفچینی سربی بعداً توسط شرکتهای نرمافزاری وارد سیستم دیجیتال (نشر رومیزی) نیز شدند و کماکان در نشر مطبوعات به کار میروند.
امروزه علاوه بر موارد دنبال شده در حروفریزیها، سرعت خوانایی، تنوع طراحی، لحن و کاربرد فونت اهمیت بیشتری یافته است؛ همچنین داشتن فونت اختصاصی یکی از مهمترین ارکان هویت بصری هر برندی شده است. اگر امروز طراحی حروف و تولید فونت فارسی بهراحتی امکانپذیر است به خاطر تلاش صنعتگران چاپ در حروفریزیهاست که از دهۀ 1320 تا 1370 خورشیدی، زمینۀ تولید فونت فارسی را در ایران فراهم کردهاند.

نمونهای از صورتحسابهای فروش حروف سربی
در پایان نگارنده لازم میداند بر اجتناب از دو اشتباه رایج تأکید ورزد. اول اینکه این روزها به فروشگاههای فونت در ایران، فونت فاندری (Font Foundry) هم میگویند که اشتباه است زیرا فونت فاندری به حروفریزیها و فروشندگانی اطلاق میشود که حروفشان به شیوۀ ریختهگری سربی تولید شود. فروشگاه فونتهای دیجیتال درواقع فونت استور (Font Store) یا فونت شاپ (Font Shop) هستند.
دوم اینکه حروف، ابزاری زنده و جاریاند. مرور مسیر و زحماتی که پیشکسوتان تولید حروف چاپی تجربه کردهاند نشان میدهد که پدیدۀ حروف چاپی موضوعی فرهنگی و بومی است و هر جامعهای باید خود به تولید و پیرایش حروفش اقدام کند. زیرا فرهنگ، سوابق و عادات خواندن و همینطور مشکلات تولیدِ خواندنیها در جوامع مختلف با هم متفاوتاند. از طرفی فونتها ابزار ارتباطی مردم زمانهاند و باید همراه با سلیقۀ زمانه تغییر یابند تا فرهنگ مردمشان در نوشتار جاری باشد. تولیدکنندگان حروف (چه طراح، چه توسعهدهنده و چه فروشنده) باید کیفیت استفاده از حروف را به طور دائم ارزیابی، اصلاح و بازطراحی کنند تا اثری ماندگار و آشنا برای مردم خود باقی گذارند.
منابع
آذرنگ، عبدالحسین (1384). مبانی نشر کتاب. تهران: انتشارات سمت.
ایزدپناه، برنا (1398)؛ «حروف حقیقی». نشان. ش 46 و 47.
حقیقی، حسین (1369). «طراحی حروف فارسی». صنعت چاپ، ش 113.
__________ (1381). «فصلی از تاریخچۀ هنر گرافیک». گرافیک. ش 41.
دمیرچی، اسمعیل (1391). گفتگو با قبیله چاپ. تهران: موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.
رائین، اسماعیل (1347). سفرنامۀ میرزا صالح شیرازی. تهران: انتشارات روزن.
صافی، قاسم (1364). از چاپخانه تا کتابخانه. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
صالحی، اشکان (1388). «رد پای اولینهای صنعت چاپ و انتشارات طهران». صنعت چاپ، ش 324.
طاهباز، کوکب (1403). «میراث حقیقی». جهان کتاب. ش 407.
ظهیری، نسرین (1393). آمدیم خانه نبودید (محمد مسعود)؛ تهران: ثالث.
فرامرزیان، علی اصغر (1387). چاپ برجسته. تهران: ادارۀ کل چاپ و نشر وزارت ارشاد اسلامی.
قاسمی، فرید (1385). «تاریخ صنعت چاپ از آغاز تا شهریور دهه 20». کتاب ماه کلیات. ش 103 تا 105.
کاتالوگ سازمان چاپ زر (دهۀ 1350).
کاتالوگ موزۀ چاپ (1393)
کیهان، 5 بهمن 1340.
مصباحی، امیر (1397). «گذری بر 80 سال حروف سربی تا ». حرفه هنرمند. ش 68.
مظاهری، رضا (1371). «و حروف به راه افتادند». صنعت چاپ. ش 113.
مظاهری، رضا (1373). «فرمهای حروف چاپی». تهران: انتشارات آموزش و پرورش.
میرزای گلپایگانی، حسین (1378). تاریخ چاپ و چاپخانه در ایران. تهران: نشر گلشن.
ناصری، رحمان (1391).
هامونی، امید (1395). طراحی حروف برای فونت فارسی. تهران: انتشارات فاطمی.
Smitshuijzen Abifares, Huda (2001). ARABIC Typography, SAQI BOOKS.
https://www.klingspor-museum.de
https://en.wikipedia.org/wiki/Type_foundry
www.devroye.org/fonts-33720.html
[1]. اولین روزنامۀ ایرانی بدون نام بود و معادل News Paper «کاغذ اخبار» نام گرفت. میرزا صالح در زمان اقامت خود در لندن از طریق دوستان کنسولگری انگلیس به ریچارد واتس معرفی شد تا اصول کار باسمهخانه و مرکبسازی را یاد بگیرد. چاپخانۀ واتس انجیلهایی به زبانهای هندی، سریانی، عربی و … چاپ میزد (اسماعیل رائین، 1347: ص 19). بین سالهای 1825 تا 1842 ریچارد واتس در چاپخانۀ مبلّغان بریتانیایی در لندن به کار طراحی و تولید حروف عربی برای انجیل و سایر کتابهای عربی مشغول بوده است (هدا ابی فارس، 2001: ص 68).
[2]. در کتاب روزنامۀ خاطرات اعتمادالسلطنه راجع به چاپ روزنامۀ اطلاع با حروف سربیِ «فارسی نو» نوشته شده: «… از فرنگستان حروف آوردند و روزنامه را چنانچه [چنانکه] ملاحظه میفرمایید با حروف چاپ زدند که مثل بهترین روزنامههای استانبول و فرنگ شده است.» (حسین میرزای گلپایگانی، 1378: ص 59)
[3]. کارخانۀ حروفریزی اشتمپل از 1819 فعالیت خود را در لایپزیک آغاز کرد و حروف لاتینی مثل ونوس تولید کرد.
[4]. کارخانۀ حروفریزی برتهلد در 1850 در برلین تأسیس شد و حروف لاتینی مثل گروتسک طراحی و تولید کرد و از 1920 به طراحی و تولید حروف عربی نیز پرداخت.
[5]. رحمان ناصری، 1391: ص 81.
[6]. همان.
[7]. سالها بعد، قسمتی از خانه و چاپخانۀ سید ضیاءالدین در خیابان لالهزار محل اولین آموزشگاه هنری ایران، یعنی «جامعۀ باربد» شد که در کوچۀ باربد کنونی و نزدیک به سالنهای سینما و تئاتر بود.
[8]. برداشت و اقتباس از حسین میرزای گلپایگانی، تاریخ چاپ و چاپخانه در ایران، (چاپخانۀ سربی روشنایی)، ص 201.
[9]. سیاهۀ دستمزدهای کارگران بخش حروفریزی در گزارشهای وقت مجلس در روزنامۀ رسمی موجود است.
[10]. مصاحبه با فرید قاسمی، 1385: 103.
[11]. رحمان ناصری، 1391: 81
[12]. بهوسیلۀ ماتریس یا همان قالب حروف، در ماشین حروفریزی به مقدار انبوه حروف تولید میشد که برای هر مجموعۀ حروف فارسی تا 150 ماتریس حرف و علامت وجود داشت. برای هر حرف، از هر سایز و از هر نوع حروف طراحیشده، فقط یک ماتریس ساخته میشد و در کارگاه حروفریزی میماند تا همیشه حروف موردنظر از ماتریس آن تکثیر شود. (علیاصغر فرامرزیان، 1387: ص 68)
[13]. از کارگران خبرۀ چاپخانۀ مجلس که بعداً مدیر داخلی حروفریزی آزادی شد.
[14]. اسماعیل دولّو اولین و برجستهترین ماتریسساز ایرانی است که از سال 1326 تا سال 1366 در همۀ حروفریزیهای آزادی، زر و ایران کار کرده است (علیاصغر فرامرزیان، 1387: ص 66). او در ابتدا تعمیرکار دستگاههای حروفریزی و حروفچینی ارتش بود. سپس با تعمیر ماتریس آشنا شد و بهتدریج در ساخت ماتریس مهارت یافت.
[15]. اسماعیل دولّو، 1391: ص 466.
[16]. رحمان ناصری، 1391: 84.
[17]. «الهام» نام «حروفریزی زر» در سالهای آغازین فعالیتش بوده است. روزنامۀ کیهان در متن تشکر از حروفریزی زر برای تولید حروف کیهان 84 از «حروفریزی الهام» نام برده است. (روزنامۀ کیهان، 5 بهمن 1340: ص 3.)
[18]. بعدها مؤسسۀ نوریانی دو دستگاه ماشین حروفریزی، یکی برای خود و دیگری برای چاپخانۀ تابان، وارد کرد که طی مذاکرات و شروطی آن دو دستگاه نیز به حروفریزی زر اضافه شدند. اولین محل حروفریزی الهام (زر) در جادۀ قدیم شمیران (شریعتی فعلی)، خیابان آمل بود (رحمان ناصری، 1391: 84).
[19]. حسین عبداللهزاده حقیقی دربارۀ این موضوع میگوید: «بنا به گفتۀ خودشان (مدیران زر)، وقتی دستگاههای قالبسازی را به ایران وارد کردند، فکر این را نکرده بودند که این کار در ابتدا نیازمند یک طراح حروف میباشد.» (حسین حقیقی، 1381: 7)
[20]. او اولین طراح فونت در ایران است. (رجوع شود به مقالۀ کوکب طاهباز، «میراث حقیقی»، جهان کتاب، ش 407، ص 51)
[21]. او خوشنویسی نسخ را نزد محمدولی کیمیاقلم آموخته بود. (همان)
[22]. برگرفته از مصاحبۀ حسین حقیقی در نشریۀ گرافیک، ش 41، ص 7.
[23]. منظور همان طراحی یا دیزاین است. در آن برهه از تاریخ، طراحی به معنی دیزاین، مثل طراحی گرافیک یا طراحی صنعتی و …، در جامعۀ ایران معرفی نشده بود. به همین جهت شخص طراح حروف یا تایپ دیزاینر را «نقاش و خطاط» و طراح گرافیک را «نقاش مطبوعاتی»، «نقاش روزنامهای» یا «نقاش تبلیغاتی» میگفتند. (حسین حقیقی، 1381: ص 7)
[24]. درواقع حسین حقیقی خط را طراحی میکرد. برای مثال با مدادهای دوخطه خطاطی میکرد و بعد دور حروف را قلمگیری میکرد یا تغییر میداد (علیاصغر فرامرزیان، 1387: 61).
[25]. اهمیت حروف 12 سیاه در آن سالها به خاطر فراوانی کاربردش در چاپ کتابها و مجلهها بود.
[26]. امیر مصباحی، 1397: 172.
[27]. با تکمیل، پیرایش و تغییر پایههای مختلف حروف 12 سیاه، خانوادۀ حروف زر کامل شد و پسازآن حروفریزی الهام نام خود را به «سازمان چاپ زر» تغییر داد.
[28]. این حروف در دومین محل حروفریزی زر که روبهروی مؤسسۀ کیهان، طبقۀ بالای چاپخانۀ برادران باقرزاده بوده، طراحی و تولید شده است (رحمان ناصری، 1391: ص 85).
[29]. مدیر وقت روزنامۀ کیهان.
[30]. دوم بهمن 1340
[31]. سایز 84 سیاه، اندازهای غیرمعمولی بود که پیش از آن در هیچ نوع قلمی وجود نداشت.
[32]. مدیر وقت روزنامۀ اطلاعات و مؤسسۀ ایرانچاپ.
[33]. رحمان ناصری، 1391، ص 85. همچنین میگوید: حروف کیهان 84 دو سال بعد در دسترس فروش عمومی قرار گرفت.
[34]. طاهباز، کوکب، «میراث حقیقی»، جهان کتاب،ش 407.
[35]. آخرین محل حروفریزی زر، اوایل خیابان لالهزار، قبل از کوچۀ ملانوروزی است که هنوز تابلوی آن بر دیوار است.
[36]. اسماعیل دولّو، 1391: ص 467
[37]. مطبوعات ورزشی مانند روزنامۀ ورزشی هدف و روزنامۀ هدف و اقتصاد متعلق به خانوادۀ ملاسعیدی بوده است.
[38]. متفاوت در منابع.
[39]. در محل گراورسازی اسفرجانی (حسین میرزای گلپایگانی، 1378: ص 402)
[40]. اسماعیل دمیرچی، قبیله چاپ، ص 470.
[41]. به گفتۀ اسماعیل دولّو هرگاه ماتریسهای حروفریزی ایران نیز مشکلی داشت از او برای تعمیر کمک میگرفتند.
[42]. در سال 1329 از شرکت انگلیسی مونوتایپ چند دستگاه ماشین تکریز عربی مونوتایپ توسط چند چاپخانۀ بزرگ دولتی و غیردولتی سفارش داده و خریداری شد. اما با تصویب قانون ملّی شدن صنعت نفت ایران، این شرکت انگلیسی ماشینها را برای حروف فارسی اصلاح نکرد و با همان سبک صفحهکلید (کیبورد) عربی و کسری حروف فارسی و بدون خدمات نصب و آموزش در بندر بوشهر پیاده کرد. اکثر این ماشینها مدتی در زیر باد و باران ماندند و سرانجام وقتی به تهران رسیدند که ماشینهای سطرریز اینترتایپ وارد و جایگزین شده بودند. به همین دلیل مونوتایپها در زمان و جایگاه درست خود قابلاستفاده نبودند. (امید هامونی، 1395: ص 36
این مقاله در مجلۀ جهان کتاب به چاپ رسیده است.