فرانسوا ژیوه، نقاش مشهوری که در حومۀ شهر زندگی میکند، به طور اتفاقی با بانوی پزشکی آشنا میشود که در همان حوالی یک آزمایشگاه را اداره میکند. دیدارهای کوتاه و تاحدودی ناخوشایند اوّل سرانجام به دلباختگی میانجامد… اما روی پنهان زندگی پزشک و شخصیت دوگانه و مردد نقاش با دخالت یک عامل سوم، یعنی حضور مزاحم و موهن یک جوان عاطل و باطل، فاجعهای را رقم میزند…